تابناک ایلام علی اصغر اسدی :: به هر تقدیر قطار انتخابات دوزادهمین دوره مجلس شورای اسلامی به ایستگاه نهایی خود رسید ،انتخاباتی که از چند منظر نسبت به دیگر ادوار گذشته از اهمیت بالایی برخوردار بود.
مهمترین دلیل اهمیت این انتخابات به مشارکت مردم بعنوان مهمترین مولفه هویت بخشی به ساختار سیاسی کشور مرتبط می شود.
چرا که پس از ناآرامی های پاییز سال گذشته اینگونه القا شد که از یک سو عدم اهتمام تصمیم گیران به مطالبات اصلی مردم به عنوان بستر شکل گیری اعتراضات و از سویی نیز کارکرد نامطلوب و غیر قابل دفاع مجلس یازدهم در عمل به وعده های خود در حوزه اقتصاد و معیشت مردم ،رغبت چندانی به انتخابات اخیر مشهود نباشد
اما تاثیر گذاری عوامل مختلف خصوصا سیاست تغییر ریل شکل گیری رقابت از تحزب به قومیت خصوصا در استان های با بافت سنتی و طایفه ای و تلاش رسانه ای گسترده برای فایق آمدن بر تبلیغات تحریم انتخابات ،با پای کارآمدن بخشی از جمعیت حائز شرایط ،تا حدودی تحقق اهداف ترسیم شده در این حوزه را شاهد بودیم
اما با این حال واکاوی وضعیت آمار مشارکت در ادوار گذشته با انتخابات اخیر ،بیانگر واقعیت کاهش مشارکت رای دهندگان بوده و در عین حال با احصا آرای باطله باید معترف واقعیت تلخ قهر یا بمعنای دیگری عدم اعتماد بخش قابل توجهی از مردم با صندوق های رای بعنوان نماد هویت بخشی سیاسی و اجتماعی در سیستم حکمرانی باشیم
هرچند براساس اعلام دستگاههای مسول ،در مجموع حضور ۵۰ در صدی حائزین شرایط در پای صندوق های رای را شاهد بوده ایم اما ازسویی نیز با انطباق آن با آمار مشارکت در ادوار گوناگون ،باید گفت این مشارکت هرساله روندی نزولی را سیر می کند
بعنوان مثال حتی در استانی سنتی و طایفه ای همچون ایلام با وجود حصول شرایطی برای شکل گیری رقابت بین طایفه ای ، میزان مشارکت مردم نسبت به انتخابات دهم و یازدهم و ماقبل آن ،کاهش۲۰تا ۲۵درصدی مشارکت کاملا مشهود است
این درحالی است که در مناطق پرجمعیت شهری همچون تهران ،البرز ،اصفهان و ...این کاهش مشارکت بسیار مشهودتر از استان های کوچک با بافت قومی بوده که آسیب شناسی آن بیش از پیش ضرورتی اجتناب ناپذیر است
مع الاسف مسولین و سیاست گذاران کشور در سطوح مختلف ،بدون آسیب شناسی رویدادهایی از جنس اعتراضات و روند کاهشی مشارکت مردم در انتخابات دوسه دوره اخیر ،از کنار پیام واضح این رویدادها بعنوان صدای مردم به راحتی عبور کرده و هیچگاه در مقام بررسی و شنیدن شدن این پیام و اتخاذ تصمیم عقلانی برای برآورده کردن آن حاضر نشده اند
اینکه در شرایط حال حاضر کشور و در میان تبلیغات فزاینده رسانه ای و جنگ شناختی براساس آمارها ۲۵ میلیون از مجموع ۶۱میلیون ایرانی رای دهنده درپای صندوق های رای حاضر شده اند شاید به ظاهر بدان یک حماسه و پیروزی اطلاق شود ،اما بررسی عمیق موضوع خلاف آن را اثبات می کند چرا که عدم حضور بیش از نیمی از رای دهندگان دراین فرآیند سیاسی و اجتماعی حاوی نکته آشکاریست که نباید به بهانه پیروزی ،از آن غافل شد
مسولین باید در پس توی اتاق های فکر با ظرافت و دقت بیشتری به آمار ۲۵ میلیون بی تفاوت به آینده کشور و مشارکت در هویت بخشی سیاسی و اجتماعی به سیستم حکمرانی کشور ورود کرده و با سهل انگاری از کنار آن عبور نکنند .
اینکه تصمیم گیران همچون کبک سر خود را در زیر برف پنهان کنند چیزی از واقعیت های اجتماعی کشور کم نخواهد کرد ،چرا که سوشیال فکت های موجود در کف میدان که ازقضا مورد توجه عمیق جامعه شناسی و سیاست ورزان واقعیت دیگری را به منصه ظهور رسانده است که بی توجهی به آنها خسران زیادی را به همراه خواهد داشت که در آینده جبران آن سخت و یا حتی امکانپذیر نخواهد بود.
بر مسولین لازم است در کنار برگزاری جشن مشارکت ۲۵ میلیونی در پای صندوق های رای ،با برگزاری نشست های مبتنی بر واقعیت با حضور دغدغه مندان و دلسوزان به واکاوی عمیق چرایی پشت کردن ۲۵ میلیون ایرانی به صندوق های رای نیز بپردازند.
چرا که رها کردن این بخش از جمعیت تاثیرگذار به حال خود و پنبه گذاری در گوش برای نشنیدن صدای این جمعیت بزرگ چیزی از واقعیت های موجود را پنهان نخواهد کرد و رفته رفته اثرات نامطلوب خود را در حوزه های گوناگون بر جای خواهد گذاشت
