کد خبر: ۱۰۸۶۷۶
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۵ 10 October 2015
پشت پرده سیاه نمایی مکرر علیه مشهد چیست؟

سیاه‌نمایی شهر مشهد توسط فرزانه روستایی و محمد نوری‌زاد این روزها درحالی با بزرگنمایی و هیاهوی برخی شبکه‌های بیگانه و رسانه‌های اجتماعی مواجه است که نه مستند است و نه حتی رنگ و بویی از دلسوزی و صدق و انصاف دارد.
اول مهرماه مطلبی با عنوان "به صورت من تف بینداز" توسط فرزانه روستایی منتشر شد که در آن به تبع مطلب محمد نوری‌زاد که چندی قبل درخصوص ادعای نویسنده‌ای مجهول الهویه در روزنامه گاردین و وضعیت شهر مشهد براساس یک عکس نامشخص درخواست کرده بود "تف به صورتش بیندازند" ، از همین واژه استفاده کرده بود.
یک هفته قبل مهدی برادران به عنوان یک شهروند مشهدی و معاون اسبق برنامه‌ریزی و توسعه شهرداری مشهد پاسخی در خور شأن به نوری‌زاد داد ولی در مورد مطلب خانم روستایی آنچه تعجب من را به عنوان یک روزنامه‌نگار که حداقل 17سال از عمرش را در حوزه فرهنگی رسانه ای مشهد مقدس صرف کرده برانگیخت، بی‌هویتی آن بود.
البته شاید بی‌هویتی که در این مطلب موج می‌زند برگرفته از فرهنگ غرب باشد زیرا نگارنده احتمال می‌دهد" فرزانه روستایی" پس از صرف عمر روزنامه‌نگاری خود در امور بین‌الملل و خارج نشینی مسحور غرب شده است.
چند نکته در مورد ادعاهای مطرح شده در این نوشته مطرح است که به بخش‌هایی از آن به دلایلی که خواهم گفت می‌پردازم:
اول: شما که کارشناسی علوم سیاسی را حداقل گذرانده و سال‌ها در روزنامه‌های کشور یا قلم زده‌اید و یا اینکه نوشته‌های دیگران را مطالعه کرده‌اید می‌دانید که چنین ادعایی به سادگی و با یک نوشته در روزنامه‌ای خارجی آن هم به قلم فرد یا افرادی که هویتشان معلوم نیست و همچنین یک عکس که معلوم نیست در کجا و چگونه گرفته شده نمی‌توان و نباید (البته از نظر اخلاق حرفه‌ای اگر دارید) پذیرفت و نمی‌توان آن را اثبات شده تلقی کرد.
دوم: آن چنان در مطلبتان با اطمینان از وجود تن‌فروشی و... نوشته بودید که در برخی سطور به این فکر می‌کردم که تجربه مشابهی داشته اید که حالا بعد از چند سال سر از آن زخم کهنه باز شده است! که اگر هم چنین بود فرصت‌های زیادی پیش از این برای عقده گشایی داشته‌اید.
سوم: من شرمسارم از روی تمام زنان پاک، مردان مسلمان و همچنین مخاطبان مطالب شما در سال‌های گذشته، همکاران رسانه‌ای و حتی نویسندگانی که روزی شما مطالبشان را ویرایش کرده و یا در جشنواره‌هایی که داور بوده‌اید در مورد آنها نظر داده‌اید؛ من باز هم می‌گویم شرمسارم.
چهارم: در این مطلب نامعتبر بارها زنان و بانوان محترم سرزمینم را به خودفروشی در دبی، ترکیه، اردبیل و... متهم کرده‌اید که البته طبق معمول هیچ ادله‌ای برای آن نیاورده و به گفته‌ها و شنیده‌ها در مورد این ادعاها بسنده کرده‌اید. قطعاً شما می‌دانید این نوع تحریر مطلب زمانی انجام می‌شود که در ازای دریافت صله‌ای له یا علیه فردی یا مکانی مطلب بنویسند.
پنجم: نکته قابل توجه برای من و احتمالاً برای برخی افرادی که مطلب شما را مطالعه کرده‌اند این بود که با وجود اینکه در رشته علوم سیاسی درس خوانده‌اید از قانون، شرع و... گویا بی‌اطلاع هستید و براساس همین جهل، آستان قدس را متهم به کم‌کاری درخصوص معیشت مردم کرده‌اید؛ هرچند که می‌دانم خود را به جهالت زده‌اید ولی جهت یادآوری عرض می‌کنم طبق آنچه در قانون و شرع آمده مبالغ و عواید آستان قدس رضوی و سایر اماکن متبرکه باید در راستای نیت واقفان و نذرکنندگان هزینه شود و آسمان و ریسمان بافتن درخصوص ثروت این نهاد مذهبی نیز در راستای تخریب جایگاه دین اسلام است که البته قطعاً راه به جایی نمی‌برید.
ششم: در این مطلب بی‌اساس آنچنان از 37سال انقلاب یاد کرده‌اید که گویا قبل از پیروزی انقلاب هیچ کدام از این موارد در کشور نبوده! بالاخره سن و سال و تجربه شما اقتضا می‌کند در مورد آن ایام و فسادی که از ناحیه برخی فرنگ رفته‌ها و درباریان در برخی از شهرها از جمله همان شهر نو که از آن به عنوان شاهد مثال نام برده‌اید، چیزهایی بدانید و یا حتی به خاطر بیاورید!
از طرفی قطعاً و بدون شک در میان 30میلیون نفر که به شهر مشهد سفر می‌کنند افرادی هم هستند که با مقاصد مختلف وارد این شهر می‌شوند و ممکن است متاسفانه منکراتی هم صورت گیرد که البته این امر در همه جای جهان وجود داشته و دارد.
هفتم:  شک ندارم باتوجه به آمارهای ارائه شده زمانی که می‌خواستید برای نوشتن مطلب دست به قلم ببرید مطالعاتی درخصوص مشهد مقدس انجام داده‌اید؛ و یقین دارم در بین همه آمارها به آمار شهر رکورد دار حاشیه‌نشینی کشور، یعنی مشهد نیز رسیده‌اید ولی نمی‌دانم چرا از این بخش از آمار و ارقام استفاده نکرده‌اید! ولی من توضیح می دهم که مشهد با وجود مضجع شریف حضرت رضا(ع) و به دلایل دیگر که در این مجال نمی‌گنجد نزدیک به یک میلیون حاشیه‌نشین دارد و شاید بتوان گفت بیش از 50درصد ساکنان این کلان‌شهر مذهبی غیربومی و از اقوام و حتی مذاهب مختلف هستند! و البته قاطبه‌شان ولو در شرایطی سخت با شرافت در شهربهشت ساکن شده‌اند و تعجب می‌کنم با وجود داشتن این اطلاعات چگونه چنین مطلب بی‌اساسی را نگاشته‌ و انگشت انهام به سمت مشهدیها نشانه رفته اید!
هشتم:  در مورد کتاب "شهر نو" هم هیچ مطلبی برای ارائه ندارم زیرا احتمال می‌دهم این موضوع درصدر علایق و روند زندگی و شأن شما باشد و دخالتی در این امر نمی‌کنم!
و اما اینکه چرا در صدد برآمدم تا پاسخ که نه، بلکه مطالبی هر چند پیش پا افتاده درخصوص ادعاهای بی‌اساس فرزانه روستایی بنویسم:
1- روزنامه‌نگاران شاید مانند پزشکان قسم سقراط نخورند ولی در روزنامه‌نگاری تعهد نانوشته‌ای وجود دارد که؛ قلم خود را به ثمن بخس نفروشند زیرا که این امر از خودفروشی هم پست‌تر است و اگر فرزانه روستایی روزنامه‌نگار نبود قطعاً از طرف من حداقل هیچ مطلبی درخصوص نوشتارش منتشر نمی‌شد!
2- مشهد مقدس شهر علی‌ابن‌موسی الرضا(ع) و ملجأ همه درماندگان، بیچارگان و ارادتمندان به ولایت است و بد نام کردن این شهر با حرف‌ها و ادعاهای بی‌پایه و اساس خیانت به دین و مذهب است و من به عنوان یک مسلمان، خود را موظف به دفاع از این حریم در حد خود می‌دانم.
3- یقین دارم هر فرد آزاده‌ای این مطلب را قبول می‌کند که نوشته‌های بی‌اساس فرزانه روستایی و نوری‌زاد بارها و بارها از خودفروشی زنان بدکاره که متاسفانه در همه جای جهان حضور دارند بدتر است زیرا جار زدن یک منکر در همه ادیان تقبیح شده و حتی دیوارهای کاباره‌های فرنگستان را هم با آجر می‌سازند نه با شیشه تا درون آن برای عموم پیدا نباشد.
و سخن آخر خطاب به فرزانه روستایی، روزنامه‌نگار باتجربه ولی ... نمی دانم پشت پرده سیاه نمایی های مکرر علیه مشهد مقدس جیست ولی اگر تصور می‌کنی بتوان براساس یک نوشته غیرمعتبر، یک عکس نامشخص و یا چند ادعای بی‌مدرک مطلبی علیه دین اسلام و مذهب شیعه و نظام اسلامی نوشته و خیل زنان و مردان شیعه را متهم به یک منکر کبیره کنی و هیچ پاسخی دریافت نکنی سخت در اشتباهی و از این بابت به عنوان یک روزنامه‌نگار شرمسارم و برای هدایتت در حرم امام رئوف حضرت رضا علیه السلام 2 رکعت نماز می خوانم.
ماهان صفایی ثانی- تابناک خراسان رضوی
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۹
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
باسلام نويسند به شكل كاملا اماتوري احساسي عمل ميكند متاسفانه استان خراسان دچار سوئ تدبير در سالهاي گذشته است استاني كه بهد از تهران پرجمعيت ترين وبه علتي مذهبي بودن داراي اهميتي كمتر از تهران نيست استاندار ان از حل مشكلاتي مانند پديده وميزان هم اتفاق افتاده ناتوان است به نحوي كه سروصداي همه را در اورده ودر حل مشكلاتي نظيز تاسيس مسير ويژه اتوبوسراني و حتي اين كه خط بي ارتي بايد تعداد ايستگاه اتوبوس كمتري باشد ناتوان است به علت ضعف ميران آن تفويض اختيارات به انها انجام نمي گردد واز طرفي استان قدس كه از دولت بزرگر است مانند شركت خصوصي اداره مي شود ودر اختيار خواص است تاسيس كارخانجات ديگر نيز معمولا با كارشكني ما فافياي اصفهاني ها همراه است كه همه چيز را براي خود مي خواهند كه ايران خودرو نمونه كوچك ان است خشك بودن استان فقط با شعار همراه است واز وسايل جديد جهت كاهش اب استفاده نمي گردد در شرايطي كه دادن سوبسيد جهت استفاده از وسايل خورشيدي منجر به كاهش برق مي شود نيروگاه هاي اين استان سفره هاي ابي را مي بلعند
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
در مورد نظر ارائه شما توسط جناب محمد اولین جمله ای که به ذهن خطور می کند این است: چه ربطی داره؟!!!!!
بی تدبیری مسئولین شهر مشهد هیچ ارتباطی با توهین به شهر امام رضا(ع)، بانوان محترمه و مسافران آن ندارد.
شهرام
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
از نویسنده بابت توجه به مسائل متشکرم
ضمنا آقای محمد فکر کنم یا مطلب رو نخوندی و یا اشتباهی جواب دادی،مطلب شما دقیقا انتقاد از کجای مطلب آقای صفایی هست؟ ایشون که از سیستم مدیریت نه دعا کرده نه انتقاد
مروج
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
دفاع آقای صفایی از شرافت و پاکی ذاتی بانوی ایرانی است نه از مدیریت شهری مشهد و نویسنده (فرزانه روستایی) در قیاس مع الفارغی این دو موضوع را به ناروا به یکدیگر ارتباط داده است.
کاشانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
در همه جای دنیا کسانی که دلشان به حال کشورشان میسوزد در جهت ارتقاء صنعت توریسم و جذب بیشتر گردشگر طرح و نظر میدهند و متاسفانه آن طور که از مطلب سیاه نمایی در مورد مشهد برمی آید خانم روستایی و آقای نوری زاد طبق معمول که با ملت ایران دشمن هستند مطالبی را می نویسند که نشان دهنده فضای نامناسب در شهر توریستی و زیارتی مشهد است. برای این دو نفر و همفکرانشان بسیار متاسفم
محسن برجی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
مطلب آقای صفای ثانی بسیار بی ادبانه و خارج از چارچوب‌های نقد منصفانه نگاشته شده. زمین و زمان را به هم دوخته‌اند که حرف خودشان را بزنند و هرجا که نیاز شده، از ابزار توهین به دیگران استفاده کرده‌اند.
این ادبیات، حرف شما را نخوانده باقی می‌گذارد.
اولین شرط نقد و نگارش، رعایت انصاف و ادب و احترام است.
فارغ از اینکه موضوع بحث شما چیست و از چه چیزی می‌خواهید دفاع کنید، نوشته‌تان باید ادب داشته باشد.
به یاد داشته باشیم که: هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند.
یحیایی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
جناب برجی نمی دانم شما اصل مطلب خانم روستایی را مطالعه کرده اید یانه؟چون به قول آقای صفایی این نوشته در پاسخ به آن مطلب است و نقد نیست.
نقد زمانی انجام می شود که پای یک محتوای منطقی به میان بیاید .
به طور مثال الان بنده دارم پاسخ شما را می دهم و مطلب شما را نقد نمی کنم.
ضمنا جالب است در 4 خط مطلب 3 بار کلمه ادب را به کار برده آید ،فکر می کنید این نوع مواجهه از روی انصاف و ادب است؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۰
قسم سقراط من رو کشته!!!
ناشناس
|
Japan
|
۰۱:۰۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۲
اینکه جناب صفایی در اوایل متن یه خانم روستایی تهمت دارا بودن خاطرات تن فروشی را میزنند خود هتاکی و توهین است واین به دور از جایگاه کسی است که از موضع ارشاد و موعظه سخن میگوید(یا شاید وانمود میکند که موضع ارشاد و برهان برحق است و این فقط صحبت های ایشان است که درست است)شما اگر دارید از تریبون مجازی استفاده میکنید نظر خودتان را عنوان کنید و فکر نکنید که این فقط نظر شماست که درست است دیگران هم نظراتی دارند مخالف نظر شما.ایشان طوری صحبت میکنند که گویا در ایران و مشهد زندگی نمیکنند و متوجه مشکلات فقر بیکاری فحشا اختلاسسسسسسسسس های کلان و رانت خواری های حضرت نیستند یا چشم خود را بر واقعیت ها بسته اند که این خلاف شان یک روزتامه نگار است شما که آدم خوبی هستی از قلمت برای اصلاح امور و رفع مشکلات مردم استفاده کن برادر...
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار