به گزارش تابناک بوشهر: با حضور ماموران كلانتري در محل و انجام تحقيقات اوليه مشخص شد كه سه مامور كمپ ترك اعتياد (كه در عين حال سه برادر هستند) پس از تماس پدر جواني معتاد، به ساختمان محل زندگي اين خانواده مراجعه اما در زمان انتقال جوان معتاد به كمپ، اين شخص با چاقوي آشپرخانه به سمت آنها حملهور شده و يك نفر از آنها بهنام امير (29 ساله) را از ناحيه گردن و نفر دوم بهنام ميثم (28 ساله) را نيز از ناحيه كتف دست راست مجروح کرد که امير به علت اصابت ضربه چاقو به شریان حياتي و خونريزي شديد فوت کرد. با تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع قتل عمـد و به دستور شعبه دوم بازپرسي دادسراي ناحيه 27 تهران، پرونده جهت رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
دو برادر مقتول پس از حضور در اداره دهم پليس آگاهي، در اظهارات مشتركي عنوان كردند كه پدر قاتل به واسطه اعتياد پسرش به مصرف موادمخدر، با كمپ تماس گرفته و از آنها خواست تا براي انتقال فرزندش به كمپ و انجام اقدامات درماني جهت ترك مصرف موادمخدر اقدام نمايند. ميثم كه از ناحيه كتف دست راست مجروح شده بود، در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: زمانيكه بههمراه صاحبخانه وارد خانه شديم، بيمار (قاتل) در آشپزخانه حضور داشت، به سمتش رفتيم اما ناگهان او به سمت برادرم حمله ور شد و با چاقو ضربهاي به او زد؛ قصد كمك كردن به برادرم (امير) را داشتم كه قاتل مرا نيز از ناحيه كتف مجروح كرد و پس از آن از خانه خارج و متواري شد. ديگر برادر مقتول نيز به كارآگاهان گفت: پدر قاتل به كمپ زنگ زد و به ما آدرس داد، زمانيكه به آدرس مورد نظر رسيديم، پدر قاتل سر كوچه منتظر ما ايستاده بود، با او وارد آپارتمان شديم، وقتي وارد آپارتمان شديم، قاتل در داخل آشپزخانه با چاقو ايستاده بود.
قاتل با چاقو به سمت دو برادرم حملهور شد و پس از مجروح کردن آنها از محل متواري شد. همزمان با آغاز اقدامات پليسي جهت دستگيري متهم پرونده بهنام سعيد. ر (26 ساله)، آموزشهاي لازم به خانواده متهم ارائه شد تا درباره معرفي سعيد به پليس آگاهي همكاري لازم را با كارآگاهان اداره دهم داشته باشند. پس از مدتی در ساعت 15 مورخه 15 شهريور ماه، متهم با حضور در اداره دهم پليس آگاهي خود را تسليم كرد. سعيد در اعترافاتش و درباره روز جنايت به كارآگاهان گفت: به خاطر مصرف موادمخدر با پدرم دچار اختلاف شديد شدم، حدود دو شب قبل از حادثه، از خانه بيرون آمده و با ماشين در خيابان پرسه ميزدم، دچار بيخوابي و خستگي شديد شده بودم تا اينكه تصميم گرفتم براي استراحت به خانه بازگردم. در حال استراحت در خانه بودم كه صداي باز شدن در ورودي را شنيدم، به سمت آشپزخانه دويدم و پشت كابينت آشپزخانه نشستم، تمام وجودم ميلرزيد؛ ناگهان دستم به چاقوي دسته سفيدي خورد و چاقو را برداشتم. در همين زمان سه نفر وارد آشپزخانه شدند.
ترسيده بودم و به آنها گفتم: جلو نياييد اما يكي از آنها (مقتول) به سمت من نزديك شد. در آن لحظه تنها ميخواستم از خانه فرار كنم. اصلا دست خودم نبود. در حالي كه فرياد ميزدم خدايا كشتمش به سمت در خروجي خانه دويدم. زمانيكه وارد آسانسور شدم، ناگهان متوجه چاقوي خونآلود در دستم شدم، ترسيدم و چاقو را روي زمين انداختم. از آسانسور و ساختمان بيرون آمدم؛ نميدانستم كجا ميخواهم بروم ولي با تمام سرعت به انتهاي كوچه دويدم. يادم افتاد كه يك آژانس در انتهاي كوچه قرار دارد. به آژانس رفتم و درخواست ماشين كردم. راننده گفت: كجا برم كه گفتم فقط برو. داخل ماشين زدم زير گريه. من قصد زدن مقتول را نداشتم فقط از ترس اينكه خودم را نجات بدهم اقدام به اين كار كردم. به خانه يكي از دوستانم در اسلامشهر رفتم. در طي اين مدت فقط گريه ميکردم؛ آن شب را در خانه دوستم خوابيدم تا اينكه پس از چند روز به آگاهي آمدم . سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: با توجه به اعتراف صريح متهم به ارتكاب جنايت، قرار بازداشت موقت از سوي مقام محترم صادر شد و متهم جهت انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
منبع: روزنامه آؤمان