36سال پیش، در یکی از بیمارستانهای قم با سلامتی کامل
به دنیا آمد و ساعاتی بعد در حالی که به ایکتیوز، بیماری نادر پوستی
مبتلا بود او را به خانوادهاش تحویل دادند.
پزشکان ایرانی و هندی حاضر در بیمارستان ژنتیک را عامل اصلی انتقال این بیماری به خانواده او معرفی کردند.
محمد
ذبیحزاده روشن اکنون در یکی از روستاهای بابل همراه همسر و دخترش یثنا
زندگی میکند. او کارگر روزمزد است و با وجود استعداد و توانایی فنی، به
دلیل عارضه پوستی در یافتن شغل و درآمد ثابت ناکام مانده است. ایکتیوز و
آغاز جنگ سبب شد تا او سالهای پرتلاطم تحصیل را میان قم و شهرهای مازندران
با مشکلات فراوانی از عدم پذیرش در مدرسه تا آزارهای کلامی همکلاسیها
پشت سر بگذارد.
پس از ۷ سال جستجو در سال ۸۸
با وساطت یکی از دوستان، او با نسترن ازدواج میکند، با همه مشکلات بیماری
و تاثیرات منفی قرص در باروری آنها، یثنا، تنها فرزند محمد و نسترن در سال
۸۹ با سلامتی کامل متولد شد.
نسترن زنی ۴۱
ساله و خانهدار است که از نوجوانی به دلیل افتادن از درخت دچار ضایعه
نخاعی و در نتیجه مشکل راه رفتن است. او از نگاهها، برخوردهای کلامی و
اظهارنظر برخی اطرافیان درباره بیماری همسرش گلایه دارد و آرزو دارد
اطرافیان با درک مشکلات آنها و عدم دخالت از سختیهای زندگی آنها بکاهند.
محمد
از زمان ازدواج تاکنون مشاغل گوناگونی از نگهبانی تا کار در باغ و خرید و
فروش ضایعات را تجربه کرده است، بیماری او روندی روبهرشد را طی میکند و
درمان قطعی آن با بیش از ۶۰۰ میلیون تومان هزینه و چندین جراحی خارج از
کشور انجام میشود.
محمد هر سه تا چهار ماه
۱۰۰ عدد قرص با هزینه آزاد ۴۰۰ و دولتی ۵۰-۱۰۰ هزار تومان تهیه میکند،
پوسته شدن و تغییر چهره از عوارض عدم مصرف و ریزش مو، از بین رفتن تدریجی
کبد، چربی خون و ... نیز از عوارض مصرف قرص است