دولت ها هم همسو با اين فضا بر اين عقيده اند كه پيشبرد برنامه ها و شعارهاي انتخاباتي جز از طريق همراهي مديران حامي ميسر نيست و لاجرم بايد مخالفان كنار بروند تا امور بر وفق مراد پيش برود.
بي ترديد استانداران به مثابه نمايندگان عالي دولت در تحقق اهداف و برنامه هاي جريان حاكم نقش و جايگاه موثري ايفا مي كنند به خصوص آن كه در سال انتخابات، رقابت به هر قيمت ممكن براي تصاحب اكثريت كرسي هاي پارلمان و شكل گيري مجلس همسو با دولت معطوف باشد، هدفي كه اسحاق جهانگيري معاون اول رئيس جمهور و عضو ارشد حزب كارگزاران در اولين حركت دخالت گونه دولت در صحنه انتخابات مجلس دهم بر زبان آورد و متعاقب آن، نمايندگان اين حزب براي اجراي دقيق منويات، در استانها وارد عمل شدند.
تغيير پست هاي فرمانداران و بخشداران به عنوان مجريان انتخابات در ماههاي آغازين پيروزي يك جريان سياسي براي افكار عمومي قابل پذيرش است اما دست بردن به اين جايگاههاي حساس آن هم در سال انتخابات و با هدفي از قبل برنامه ريزي شده نه تنها صحيح نيست بلكه مي تواند شائبه هاي احتمالي بسياري به دنبال داشته باشد، دومينويي كه مجيد خدابخش استاندار اردبيل اخيراً درباره فرمانداران شهرستان هاي پارس آباد مغان و خلخال به حركت در آورد و قرار است مشمول ديگر شهرستانها نيز باشد.
افكار عمومي اين پرسش را از آقاي خدابخش مطرح مي كنند كه ايشان چرا با علم به اين كه ناصر نصيري به عنوان يك عنصر سياسي، پست فرمانداري پارس آباد مغان را به صورت تاكتيكي و براي مقطعي خاص نياز دارد، در اين پست منصوب كرد؟ اساساً اين رفتار با كدام معيار اخلاقي،انساني، اسلامي و سياسي تناسب دارد؟غير از اين است كه مردم اين حركت به اصطلاح زيركانه اما ناشيانه آقايان را يك نوع بازي و بي احترامي به خود تلقي مي كنند!
وجدان انسان تنها قاضي عادلي است كه مي تواند سنجش درست و دقيقي از رفتار،كردار و گفتار او داشته باشد و اكنون فرصت مغتنمي است كه استاندار محترم به جاي فرافكني، درباره مجموعه اقداماتش در خصوص پست هاي فرمانداري ها و بخشداري ها توضيح داده و از مردم عذرخواهي كند.
به نظر مي رسد مجموعه رفتار و حركات در مهره چيني پست هاي سياسي استان اردبيل در سال انتخابات و لو با هدفي مقدس – هدف، وسيله را توجيه نمي كند- جز پايه ريزي يك "مهندسي نرم" نمي تواند باشد كه اگر اصلاح نشود خسارات جبران ناپذيري بر مشاركت مردم در انتخابات خواهد داشت.