تحلیلی بر وضعیت آرای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم

شاید برخی چنین تحلیل هایی را در راستای تاثیرگذاری ،فضا سازی و ایجاد جو روانی معنا کنند ،اما برونداد چنین نگاهی هرگز از قابلیت لازم برای مبنا گرفتن برخوردار نیست
کد خبر: ۱۱۷۲۶۵۰
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۴۰۳ - ۲۳:۲۳ 24 June 2024

تابناک ایلام، علی اصغر اسدی :: طبیعت انتخابات حکم می کند که هواداران نامزدها هواداری را مبنای تحلیل خور قرار داده و هرکدام‌ نامزد مورد حمایت خور را برنده انتخابات می دانند

شاید برخی چنین تحلیل هایی را در راستای تاثیرگذاری ،فضا سازی و ایجاد جو روانی معنا کنند ،اما برونداد چنین نگاهی هرگز از قابلیت لازم برای مبنا گرفتن برخوردار نیست

چرا که تحلیلی مورد اتکا و مبنا فرار می گیرد که اولا بی طرفانه و بدون جانبداری صورت پذیرد ‌

دوما برپایه واقعیت های میدان باشد 

سوما داده های علمی در آن نمور داشته باشد

از اینرو این روزها برخی نظرسنجی ها و تحلیل ها را در خصوص انتخابات شاهدیم که  در اولین نگاه میتوان تاثیر حب و بغض و جانبداری و تعصب را در آن لمس کرد.

چنانچه بخواهیم تا امروز یعنی چهار روز مانده به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به شکلی عینی وضعیت سیاسی جامعه ،طیفهای سیاسی و میزان موفقیت نامزدهای مطرح در جذب آرای خاموش جامعه را مورد بررسی قرار دهیم ،باید واقعیت به وقوع پیوسته درصحنه رقابت ها اینگونه تشریح نماییم؛

براساس آخرین نظرسنجی های  صورت گرفته در مراجع رسمی تا امروز میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری رقمی نزدیک به ۵۱ درصد برآورد شده و همچنین ۲۷درصد از شرکت کنندگان در نظرسنجی ها هنوز برای شرکت در انتخابات تصمیمی اتخاذ نکرده اند که از آنها  بدان  آرای خاموش یا مرددین اطلاق می شود

 

بنابراین باید گفت افرادی که بطور قطع در انتخابات ریاست جمهوری مشارکت خواهند کرد ،همان هواداران سیاسی نامزدهای انتخاباتب دو گرایش سیاسی اصلاح طب و اصولگرا هستند که در ستادها و فضای مجازی ، رسانه ها و کمپین های انتخاباتی حضور فعال دارند.

با این توضیح که رای دهندگان با گرایش اصول گرایی و انقلابی تمام قد در فضای کنونی رقابت ها حضور داشته و نباید ردپای آنها را در بین ۲۷درصد مرددین برای ورود آنان  به عرصه انتخابات آنهم در روزهای باقیمانده تا انتخابات جستجو کرد.

پس باید گفت در ادامه راه نامزدهای جریان انقلاب و اصولگرا از آرای خاموش سهم چندانی نخواهند داشت و چنانچه اتفاق و رویدادی بتواند این آرای خاموش را به گردونه انتخابات سرازیر کند ،بطور قطع این سبد نامزد اصلاح طلبان است که از این جنس آرا بهره مند خواهد شد

اما تا اینجای کار از مجموع ۶۱ میلیون رای دهنده تاکنون ۳۰ میلیون در انتخابات مشارکت خواهند که به شکلی عجیب به نسبتی نزدیک به هم در سبد نامزدها نشسته است ،با این تفاوت که در این وضعیت آرای جریان اصولگرایی به مراتب بیشتر از اصلاح طلبان بوده ،اما بدلیل تکثر نامزدها بین چهار نامزد تقسیم شده است .در این تقسیم بندی به ترتیب آقایان جلیلی ،قالیباف ،زاکانی و قاضی زاده هاشمی قرار دارند که رقابت درون خانوادگی اصلی بین جلیلی و قالیباف شکل گرفته است . شاید در  نظر سنجی ها آرای جلیلی یک درصد بیشتر از قالیباف نشان داده می شود  اما در ادامه راه ، آرای جلیلی از این بیشتر نخواهد شد.

بمعنای دیگر هواداران جلیلی متشکل از لایه های تندرو و سخت اصولگرا و بخشی از طرفداران دولت و قالیباف را اصولگرایان تکنوکرات و لایه های ملایم اصولگرایی همراهی می کند و چنانچه هیچکدام از این دو نفر تا پایان انتخابات تصمیمی برای انصراف اتخاذ نکنند، بطور قطع با توزیع آرای اصولگرایان اعم از ملایم و تندور بین این دو ،(منهای ۲ تا ۳میلیون آرای زاکانی و قاضی زاده هاشمی) ، ولو با عدم گسیل آرای خاموش به سمت سبد آرای  نامزد اصلاح طلبان ، انتخابات با حضور پزشکیان و جلیلی به دور دوم کشانیده خواهد شد.

با چنین احتمالی ، با حذف قالیباف تکنوکرات ، در دور دوم انتخابات ،نه تنها بخشی از آرای هواداران قالیباف به سبد پزشکیان ریخته خواهد شد ،بلکه با فراهم بودن شرایط دو قطبی شدن جامعه ،پیروزی پزشکیان در دور دوم قطعیت خواهد یافت.

اما در احتمال دوم ،چنانچه فشارها برای اجماع به این نتیجه ختم شود که آقای جلیلی انصراف خود را از ادامه رقابت ها اعلام نمایند ،از آنجاییکه جنس هواداران جلیلی به گونه ایست که هرگز به سمت نامزد رقیب سیاسی خود متمایل نخواهند شد ،قطعا این آرا به سمت سبد پزشکیان سوق داده نخواهد شد.

درچنین شرایطی کفه ترازو به سمت قالیباف سنگینی خواهد کرد و احتمال پیروزی ایشان در انتخابات محتمل تر خواهد شد .

اما موضوع مهمی که نمیتوان براحتی از کنار آن عبور کرد ، وضعیت نگاه سیاسی جریان اصولگرا به دو نامزد مطرح آنان یعنی جلیلی و قالیباف است .

از آنجاییکه حلقه مشاوران جلیلی از تفکر سخت و غیر قابل انعطاف و مشورت ناپذیر پایداری خط گرفته و در یک سو  برپایه نظر سنجی ها ،کمپینهای انتخاباتی خود را پیروز انتخابات قلمداد کرده و از سویی نیز بر این باورند در تقسیم قدرت ،آقای قالیباف با در اختیار گرفتن عنان مدیریت قوه مقننه سهم خود را از کیک قدرت دریافت کرده

است ،ریاست قوه مجریه را حق خود قلمداد می کنند ،مضافا اینکه آنان قالیباف را نامزد ادامه دهنده راه دولت سیزدهم ندانسته و جلیلی را نزدیک ترین فرد به نگاه سیاسی و ایدئولوژیک دولت شهید رییسی میدانند، اینجاست که کنار کشیدن جلیلی از صحنه رقابت به نفع قالیباف کمی سخت تر به نظر می رسد.

در چنین شرایطی باید این نکته مهم را پذیرفت که عقلا و تئوریسین های اصولگرا و بخش از جریان قدرت که مدیریت بدون تنش را در ساختار قدرت پذیرفته اند ،قالیباف را بر جلیلی مقدم دانسته و در سایه مدیریت ایشان ،تحقق بخشی از برنامه هایی که بتواند مشکلات مردم را مرتفع کند دست یافتنی می دانند.

پس چنانچه عقلا و بزرگان جریان اصولگرایی بخواهند در عرصه انتخابات پیروز از میدان خارج شوند ،باید تمرکز خود را از روی جلیلی برداشته و بر محمدباقر قالیباف تمرکز کنند ./م

اشتراک گذاری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار