عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی به بیان مشکلات و درد خوزستان در این روزها پرداخت.
علی اصغر عنابستانی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی به بیان مشکلات و درد خوزستان در این روزها پرداخت.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها نوشتن برای خوزستان سخت است، اما سکوت کردن در مقابل تشنگی مردمان دلیر و غیور این سرزمین سخت تر است، نمیخواهم به روال معمول ضجه و مویه بلند کنم. اما؛ امروزه بخش عمده درد خوزستان درد کل کشور است . درد نبود مدیریت و عدم اراده حل مسائل مملکت از طرف دولتمردان که در این سالها به نحو بارزی برجسته شده بود و در خوزستان عمیق تر است.
فقط بخشی از درد خوزستان درد آب است که در سایه سو مدیریتها نشات گرفته و نه البته مدیریت این دولت و آن دولت بلکه سو مدیریت مزمنی که چندین دهه است بر مسئله آب در کشور سایه افکنده است . از وقتی که تصور شد آب هست اما در جای درستی نیست باید منابع آب را مدیریت کنیم و آنها را به جای درستش هدایت کنیم . از وقتی که تصور شد این آب که به دریا میریزد و به هدر میرود باید کنترل و ذخیره می شد و از آن در جهت توسعه و پیشرفت استفاده میکردیم.
از وقتی که به جای مدیریت مصرف آب به فکر مدیریت منابع آبی افتادیم و طرحهای مختلف انتقال آب افتتاح شد و همچنین تونلهای اول و دوم انتقال آب سرشاخههای کارون به حوزه زاینده رود قبل از انقلاب و با همین تفکر کلید زده شد و بر خلاف تصور عموم عمدتا اهدافی غیر از شرب را دنبال می کرد و ایضا تونل سوم که به تونل ۲۳ کیلومتر ساخته شد و منابع آبی عظیمی را از آن طرف به این طرف گسیل کرد تا در حوزه زاینده رود حیات مجددی بسازیم اما چه شد؟ که امروزه شاهد خشکی این رود پهناور کشور بودیم!
زیرا مدیریت آب مبتنی بر منابع بود و تا طرح انتقال آب شروع شد مصارف عظیمی برای آن در نظر گرفته می شد و هنوز طرح به سرانجام نرسیده مصارف وارد چرخه می گردید و نتیجه اینکه تراز منابع نسبت به مصرف منفی میشد و با وجود اجرای طرحهای انتقال آب باز هم باعث شد زاینده رود زیبا از زایش بایستد و خشک شود؛ ما چه کردیم؟ به جای اینکه شیوه مدیریت و نگاهمان را عوض کنیم اصرار به همان روش غلط کردیم و طرحهای هزینه بر و گسترده انتقال آب دیگری مثل بهشت آباد و سولگان را طراحی کردیم!
در دوره مدیریتم در استانداری چهارمحال و بختیاری ،به عنوان استانی که سرشاخه کارون است، به طور جدی با اجرای طرحهای انتقال آب مخالفت کردم. عواقب انتقال آب از سرشاخه کارون دامن مردم چهارمحال و بختیاری، خوزستان و حتی اصفهان و زاینده رود را می گرفت.
پروژه انتقال آب موسوم به بهشت آباد در دوره چهارساله استانداری بنده کاملا متوقف شد تا حدی که در معرض عزل قرار گرفتم و مجوز انتقال آب از سولگان به کرمان باطل گردید! و البته سوگمندانه امروز هم آن پروژه در حال اجراست و هم مجوز سولگان احیا شده است! و هم استانداری که اجازه اجرای این پروژه های انتقال آب کارون را داده الان استاندار خوزستان است! نکته آخر اینکه حل مشکلات آب و محیط زیست و گرد و خاک خوزستان با برگشت به نگاه عالمانه در مدیریت منابع و مصارف آبی بالادست ممکن است.
این روزها درد خوزستان را وجه المصالحه کردهاند تا انتقال قدرت به سختی صورت گیرد و دولت آینده کار آسانی برای مدیریت این شرایط نداشته باشد. اما مردم بدانند که درد خوزستان درمان دارد؛ والسلام./