اپیزود اول:
وقتی در اولین ساعت کاری اولین روز هفته وارد شعبهی مرکزی تأمین اجتماعی ایلام میشوی ، مردمی را مشاهده میکنی که در دو صف جداگانهی زن و مرد ایستادهاند و تلنباری از دفترچهها برای تعویض در انتظارند.
متصدی تعویض دفترچه میگوید : ارتباط با مرکز قطع است.
مرد میانسالی که در انتظار نشسته است میگوید روزهای شنبه این مشکل وجود دارد.
مردی دیگر میگوید: زنم در بیمارستان بستری است و نیاز مبرم به دفترچه دارم.
یکی از مشتریان که زنی با حدود 50 سال سن دارد و بیحالی از چهرهاش نمایان است با خود میگوید: من مریضم الآن باید بیمارستان باشم.
اپیزود دوم:
وقتی مدارک لازم را به متصدی دفترچه برای گرفتن دفترچهی جدید تحویل میدهی میگوید به بایگانی مراجعه کن.
شمارهی بیمهشده را که به متصدی بایگانی میدهی با اعتمادبهنفس کامل میگوید: پروندهی شما اینجا نیست باید به شعبهی دوم مراجعه کنی.
به انتهای بلوار سیدالشهدا که میرسی شعبهای متفاوت است، تمیز، شیک و تمام کارکنان در سالنی بزرگ، نام و وظیفهی هرکسی هم مشخص است، از صفهای طویل مرکز شعبهی شماره (1) و بوی ناشی از گرما و شلوغی هم خبری نیست.
نکتهی جالب اینجاست که در اینجا دفترچه صادر میشود.
هرچند شمارهی بیمهات هم در اینجا نیست و مجبور میشوی دوباره به همان شعبهی اول مراجعه کنی، اما حداقلش این است که خوشحالی که ارتباط با مرکز برقرار شده و دیگر در شعبهی اول بیمه کار مردم انجام شده است.
اپیزود سوم:
دوباره به شعبهی اول مراجعه میکنی وقتی از عدم دقت کارمند بایگانی انتقاد میکنی کارمند آشفته میشود و بالاخره پرونده اینجاست و این را بعد از مراجعه به قسمت درآمدها متوجه میشوی.
هرچند این متصدی هم بخواهد بیدقتی احتمالی خود را که موجب آزار مشتریان شده است را توجیه کند اما اگر اشتباه سیستمی باشد مقصر تأمین اجتماعی است نه مشتری یا بهاحتمال ضعیفتر کارمند.
بالاخره کارت به مراحل پایانی میرسد اما باز با همان شهروندانی روبرو میشوی که اول صبح دیدهای ، همچنان در صف، آن مرد میانسالی که گفته بود شنبهها همین طوره و آن مادری که باید الآن بیمارستان بود چشمبهراه ارتباط سیستم با مرکز هستند.
سؤال پیشمیآید چرا شعبهی دوم در همین شهر که مرکز استان است به مرکز وصل است و مشتریان معطل نمیشوند؟
اپیزود چهارم:
برخی بیمهشدگان دست خود را از باجه داخل میبرند که دفترچههای خود را ببرند و فردا بیایند، متصدی میگوید تا ساعت 3 بعدازظهر هستیم میتوانید سر بزنید.
مراجعهکنندگان تکتک میروند.
آن پیرمرد ناتوان ، آن مادر با دستهای لرزان و آن جوانی که برای یک ساعت از صاحبکار خود مرخصی گرفته است.
اینها همه هزینهاند، هزینههایی که بینظمی تأمین اجتماعی آن را به مردم تحمیل میکند.
ایکاش تأمین اجتماعی که هرروز میزان واریزی کارفرمایان را چک میکند و گاهگاه کار را به شکایت میکشاند برای وقت و هزینهی مردم احترام قائل بود.
«امیدیپور» رییس و کارشناس ارشد روابط عمومی تأمین اجتماعی استان ایلام گفت: در برخی ساعات اداری و مخصوصاً روزهای شنبه با قطعی اینترنت مواجه میشویم و یا اینکه آنقدر اینترنت کند است که نمیتوان کاری انجام داد و گاهی کارهای اداری به تعویق میافتد.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا درحالیکه در شعبهی مرکزی مردم در صفهایی ثابت در انتظار به سر میبرند در شعبهی دوم کارها بهخوبی انجام میگیرد؟ گفت: مشکل مربوط به پورتال سازمان مرکزی تأمین اجتماعی است.
دلیل هر چه که باشد مربوط به سازمان تأمین اجتماعی است، سازمانی که مردم حق بیمهی خود را برای روز مبادا در آن پسانداز میکنند و روز مبادا روزی غیر از امروز نیست.