کد خبر: ۵۶۹۴۶۱
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۶ 22 February 2018
آنچه که در زیر آورده شده است یادداشت ارسالی مخاطبان تابناک کهگیلویه و بویراحمد است و این سایت محتوای آن را تایید یا تکذیب نمی کند. شما هم می توانید نظر خود را در تایید یا تکذیب این مطلب بیان کنید.

سلام فرزندانم / سر بر سینه های سرد وبرفی مادر بگذارید و بخوابید، با شما حرفها دارم
به آغوش من خوش آمدید .باشما حرف ها دارم : من خیلی  قبل ازشما پدرانتان  اینجابودم ، من قرنهاست که در پهنه فلات ایران مغرورانه سر به آسمان دارم و نظاره گر حوادث زیادی در دامان خود بودم.
نمیدانم از کدام برهه عمرم برایتان بگویم ،قرن های خیلی دور در یک روز سرد زمستانی  کیخسرو  پادشاه آسمانی ایران را دیدم که  دل از دنیا بریده و شتابان بدون توجه به التماس های مردم و حتی فرماندهان لشکریانش؛ خود را به دامان من رساند و از شانه های من راهی آسمان شد، بیژن پهلوان جوان خوشرو و خوش سیما چندین روز به دنبالش اشک ریخت و به دست وپایش افتاد که از رفتن منصرف شود اما خسرو دل از دنیا بریده بود تاجاییکه تمام طلاها و زیورالات را در دامان من  رهاکرد. عزیزانم ؛
میخواهم بگویم که اجداد شما همانند شماچنان نجیب بودند که از نجابت خود ضررها کردند، من از این بالا همه را نظاره کردم باورکنید گاهی وقتها که نجابت   فرزندانم را ساده لوحی قلمداد میکردند فریادها ونعره ها کشیدم ولی پدرانتان  توجهی نکردند!
وقتی میبینم  چطور اشک های من را که در کارون ومارون وبشارو زهره  جاری هستند را به همسایگان میبخشند از اینگونه سخاوت ونجابت  فرزندانم براشفته میشوم!
بدانید آنروز که فرزند رشیدم  آریو برزن را سوار براسب در پیشاپیش لشکریانش دیدم برای پاسداری از ایران بزرگ  آماده می شد ، در این بلندا از وجد وشادی  هزاران کل کشیدم. .هنگامیکه خان  جوانم  لطفعلی ، را در بند اهریمنان دیدم روزها و ماه ها شروه ها خواندم و شیون کردم .
هنگامیکه دردشت  خوزستان شیپور رزم  به صدا درآمد فرزندان من اولین صفشکنان بودند.

عزیزانم ؛
پاقدم طیاره ها برای من و فرزندانم شوم بود اولین بار که طیاره ها را بر بالای سرم دیدم خوب نگاهشان کردم، اما هزار  افسوس که دختران و پسران بی پناهم را در جلیل و بابکان به خاک و خون کشیدند و کمی آنطرف تر  هم  خان طلا  وگل محمد و یوسف و سرتیپ را درکپرهای علاء بخاک و خون کشیدند.
بدانیدمن، ودل افروز و سه مهروسیاه و سفید برایتان هیچ چیزی کم نگداشتیم ولی قناعت  و نجابت بیش از حد شما و پدرانتان نگذاشت به کمترین حق و حقوقتان برسید ،من پوزخند وطعنه دماوند و تفتان و الوند و سهند را نمیتوانم تاب بیاورم،
ببینید چطور فرزندان آنها خیلی  بییشتر از شما سور وسات و رفاه و توسعه به دور خود جمع کردند.
عزیزانم ؛ شما دیگر بزرگ شدید، بیایید کمی از قناعت تان بکاهید و حق خود را بستانید.
راستی چرا  سهم تان را از سفره های نفتی مان نمیگیرید، وقتی حق خود راطلب نکنید، این دیگر نجابت نیست این ساده لوحی است ، من دیگر از کم خواهی و کم کاری شما عاصی شدم ،کلافه شدم و دیگر نمیتوانم هرروز شاهد مرگ فرزندانم  باشم .چرا دخترکان من از بیچارگی باید خودشان را بسوزانند چرا گول حرف های دیگران را میخورید !آیا تا بحال  توجه کردید که به چه موضوعات پوشالی وکوچکی دلخوش هستید؟ برخیزید وحق و حقوقتان را بگیریدو شاد وسالم زندگی کنید تا من از این اوج آسمان برخود ببالم و به الوند و دماوند فخر بفروشم و در شادی هایتان کل بزنم.
شبتان نیکو، اکنون هم سر  بر سینه های سرد وبرفی مادر بگذارید و بخوابید، با شما حرفها دارم بیشتر بمانید

به امید فردایی بهتر
جابر برازنده ۳/۱۲/۹۶
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۸
مولایی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۳
خیلی خوب بود ولایکداره
سعید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۳
سلام.خیلی عالی بود،به راستی ما همچنان پی گیر مسائل سیاسی کشور هستیم و دیگران دارند ما را سیبل می کنند برای رسیدن به اهدافشان،.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۹ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۳
احسنت برجابر
امیدوار
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۰۸ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۳
آفرین جابر خیلی خوب بود
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۵۵ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۳
مرسی بر این طرز تفکر ولی افسوس...........که
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۱۳ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۵
عالی اما باز هم درخوابیم
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۴:۳۲ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۶
سلام عالی بود .مرحبا
بیمه ازاد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۲ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۷
هوا بیمایی از کنتر ل در رفته سقوط کرده این چر ب بر تا چی میگی
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار