به مناسبت اولین سالروز درگذشت مھدیه الھی قمشه ای؛
امروز ۱۹ تیرماه اولین سالگرد فوت بانوی شعر و ادب و فرهنگ ایران زمین مهدیه الهی قمشه ای است.
کد خبر: ۴۵۷۱۹۶
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۷ 10 July 2017
به گزارش تابناک رضوی،  به نقل از  صاحب نیوز؛ دنیا بدون بعضی آدمھا، چیزی کم دارد. آدمھایی که دایره حضور و نفوذشان از دوست و خانواده و خویشان فراتر می رود و از دست دادنشان خلائی می شود جبران ناپذیر.

آدمھایی بزرگ که در ظرف زمان نمی گنجند و اسم و رسمشان تا ھمیشه ماندگار است. بعضیھایشان در فضل و دانش تا آنجا پیش رفته اند که دنیا را وامدار خود کرده اند؛ بعضیھایشان در وادی ادب و عرفان به مقامات بلند رسیده اند.

بعضی ھایشان به وسعت روح و بزرگمنشی شھره شده اند؛ بعضی ھا ھم مجموع ھر آنچه گفته شد و مجمع ھمه خوبی ھا ھستند.

زندگی بانوی همیشه خندان
اکرم انتصاری- رسم بر این است که با دنیا آمدن هر نوزاد برایش آرزوی سلامتی و نامداری می‌کنند. اما در خانواده هایی که خوش نام و نامدارند و با شنیدن نام خانوادگی شان، آن‌ها را به سرعت به جا می‌آورید، قضیه متفاوت است؛ چون برای نامدار ماندن هم باید تلاش کنند. بانو «مهدیه الهی قمشه ای» یکی از آن شخصیت‌هاست که جدا از نام خانوادگی‌اش، به دلیل پژوهش‌های بسیار در زمینه مثنوی معنوی، تحلیل و تفسیر ادبیات عرفانی و تطبیق محتوای آن‌ها با آیه‌های قرآن، نامدار و ماندگار شده است. دکتر مهدیه الهی قمشه‌ای متولد سال 1316 در تهران، فرزند عارف، فیلسوف و مترجم قرآن «مهدی محی الدین الهی قمشه‌ای» و «طیبه نربتی» مولف کتاب «خوشه‌ها» است. خانواده او همگی اهل فضیلت بودند و همین امر، او را به سمت پژوهش و شعر و ادبیات سوق داد.

«نظام الدین الهی قمشه‌ای» فیلسوف و رئیس فقید کتابخانه دانشگاه تهران، «کمال الهی قمشه‌ای» پزشک، «مرتضی الهی قمشه‌ای» محقق و رئیس انجمن ژئوترمال کانادا و «حسین الهی قمشه‌ای» ادیب حاضر که بیشترِ ما او را با کتاب‌ها، پژوهش‌ها و سخنرانی‌های شیوا و بلیغش می‌شناسیم، برادران مهدیه الهی قمشه‌ای هستند.

سه خواهر مهدیه هم هر یک زنان موفقی هستند؛ یکی در کانادا جزو مشاوران موفق است، دیگری استاد درس روان شناسی در دانشگاه است و سومی هم دبیر ادبیات. البته هیچ یک از آن ها به اندازه مهدیه، طبع شعرگویی ندارند و به طور جدی وارد دنیای شعر و ادب و عرفان نشدند. امروز 19 تیرماه، اولین سالروزکوچ این بانوی بزرگوار است؛ مهدیه در چنین روزی، در آرامگاه خانوادگی‌شان در لواسان آرمید و به دیدار معبودی رفت که همیشه از او سخن می‌گفت.
آنان که محیط فضل و آداب شدند
نیاکان مهدیه الهی قمشه‌ای از سادات بحرین بودند که در زمان نادرشاه به شهر کوچک قمشه (شهرضای سابق) کوچ کردند و همان‌جا از دنیا رفتند. بعد از آن پدرش که در آن زمان چهارده ساله بود، به اصفهان و مشهد می‌رود، در خدمت «آقابزرگ خراسانی» و «ادیب نیشابوری» شاگردی می‌کند و بعد از آن هفت سال از عمرش را به ترجمه قرآن می‌گذراند. مهدیه الهی قمشه‌ای از پنج سالگی شاگرد چنین پدری بوده و علاقه بسیارش به شعر و ادبیات فارسی باعث شد که او قبل از لب به صحبت باز کردن، شعر بشنود. او مثنوی الاطفال ( حکایت های مثنوی برای کودکان و نوجوانان) را در کودکی می‌خواند، آن هم در محضر بزرگانی مثل «صدر الدین محلاتی»، «جلال همایی» و علامه «محمد تقی جعفری».

برای شنیدن هر شعر فارسی ذوقی دو چندان داشت و همین باعث شد که حدود 6000 بیت از مثنوی مولانا را در ذهن داشته باشد، آن‌ها را با عرفان درآمیزد و همین، دلیلی بود تا هواداران جوانش همیشه به دنبال سخنرانی های نغز او که آمیخته از شعر، حکمت و عرفان است، باشند و به قول «افشین علا» دامادش، این بانوی کلاسیکِ ایرانی، مشابه نداشته باشد.
تافته جدا بافته‌ای از دین و اخلاق
کمتر تصویری از مهدیه الهی قمشه ای را می‌توانید پیدا کنید که در آن چهره‌ای درهم داشته باشد. شاید دانایی، درِ دیگری به اسم شادی را باز می‌کند یا به قول خودش، زمانی که لبخند و شادی قسمت می‌شد، سهم او از بقیه بیشتر بود. زمانی ارزش این چهره همیشه خندان را درک می‌کنید که بدانید او هر دو پسرش یعنی «فواد ملکیان» را بر اثر سکته قلبی و «فرید ملکیان» را بر اثر یک سانحه در جوانی از دست داد اما باز هم لحظه‌ای لبخند از روی لب‌هایش محو نمی‌شد.

او به بیشتر آثار شاعران فارسی مسلط بود، از نظامی گنجوی، خیام و عطار تا سعدی، حافظ و مولانا. از طرفی به محتوا و مفاهیم و تفاسیر قرآن کریم تسلط داشت. بانو الهی‌قمشه‌ای از جمله اندیشمندان معاصری بود که عرفان را به عنوان خط مشی زندگی خود انتخاب کرد. از نگاه او عرفان، درس عشق و خودشناسی و بازگشت به فطرت سالم و از خودخواهی به دیگر خواهی رسیدن است و حاصل آن عشق ورزیدن به عالم هستی.

نگاهی به آثار بانو الهی‌قمشه‌ای
مهدیه الهی قمشه‌ای به رسم پدر بزرگوار و برادر حکیمش دست به قلم بود، شعر می سرود و کتاب چاپ می‌کرد، آن هم با تسلط زیادی که بر اشعار کهن فارسی و قرآن کریم داشت و همه کتاب‌هایش با عشق در آمیخته است. در ادامه با آثار او که با تخلص«آتش» شعر می‌گفت، بیشتر آشنا می‌شویم.

معبد عشق
این کتاب، مجموعه ای از اشعار اوست که به همت انتشارات روزنه در سال 1378 چاپ شد. حسین الهی قمشه‌ای، برادرش، کتاب را با این مقدمه شروع کرده است: «اشعار این دیوان، حاصل عشق و الفتی است که خواهر صاحبدل و خوش طبع این حقیر با معارف اسلامی و سیر عاشقانه در دیوان شاعران بزرگ چون نظامی، مولوی، حافظ و دیگران داشته و نیز دستاورد فیوضاتی است که ایشان در مکتب درس ادب، تفسیر، فلسفه و عرفان پدر در طول سال‌های متمادی آموخته و با ذوق و قریحه ذاتی خویش آمیخته است.

حاصل این آمیختگی با ادبیات غنی فارسی و آموخته های گرانقدر او، مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که در اشعارش به چشم می‌خورد. پر جذبه ترین اشعار او قطعاتی است که به ذوق استادان موسیقی این روزگار چون استاد «حسن کسایی» و استاد «ذوالفنون» اغلب به بداهه در محفل و اجرای موسیقی سروده است که وصف هر نوازنده صاحبدل و خوش پنجه‌ای است. این اشعار از مضامین لطیف و روانی و سلامت کلام برخوردار است. بدین سان مجموعه اشعار او وامی است که از معارف اسلامی و سنت شاعران بزرگ و سیر عاشقانه او در میخانه فارسی گرفته شده است و رایحه‌ای است که از این شراب به مشام او رسیده است».
بهار عشق
این کتاب هم مجموعه‌ای از منتخب اشعار خانم الهی‌قمشه‌ای است که برای اولین بار توسط انتشارات زرین در سال 1387 منتشر شد.
دیگر آثار
از کتاب‌های دیگر خانم الهی‌قمشه‌ای می توان به «کربلا وادی عشق»، «مطرب عشق» و کتاب خواندنی«خاطرات من با پدرم» اشاره کرد که هر یک را باید خواند و بارها از آن نوشت.



اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار