عدالت واژه زیبا و مقدسی است که همه آزادگان عالم افتخار دارند برای اجرای آن بپاخیزند و انقلاب کنند و حتی در این راه نورانی جان گرانقدر خود را تقدیم کنند.
کد خبر: ۲۴۱۲۸۵
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۷ 06 June 2016
عدالت واژه زیبا و مقدسی است که همه آزادگان عالم افتخار دارند برای اجرای آن بپاخیزند و انقلاب کنند و حتی در این راه نورانی جان گرانقدر خود را تقدیم کنند.

خدای سبحان در سوره های متعددی قرآن کریم به خصوص 25 حدید، 15 شورا، 8 مائده، 58 نساء و 90 نحل هدف بعثت همه انبیا و ارسال رسل و انزال کتب آسمانی را برای اجرای عدالت، بسط و گسترش مساوات و برابری به جامعه بشری تقدیم کرده است.

عدالت اساسی ترین راهبردی است که نظام مقدس جمهوری اسلامی برای کاهش فاصله طبقاتی و رفع آسیب های متعدد اجتماعی بر مبنای آن شکل گرفت و شکوفا شد.
واژه عدالت به قدری با حلاوت و جذاب است که بعضی افراد بخاطر آن همه هستی خود را فدای این هدف با ارزش می کنند.
اولین آزاد مردی که با اهدای جان خویش درخت طوبای عدالت را در سرزمین جان انسان ها نشاند و با اشک و اندوه خود آن را پروراند تا بندگان بی پناه خدا در سایه آن به نقش و نمایی برسند و نفسی تازه کنند امیرالمومنین علی (ع) است.
برابر نص قانون اساسی ایران اسلامی تمام مردم حق دارند بدون هیچ تبعیض ناروایی از امکانات نسبی رفاهی، اشتغال پایدار، اسکان مناسب، تحصیلات رایگان، بهداشت، تغذیه مطلوب و آرامش روانی ایده آل بهره مند باشند.
در مقابل کلمه شریف و جان افزای عدالت که عالمان علم اجتماع از آن به عنوان آشتی بین افراط و تفریط نام برده اند، عبارت منفور و نامبارک ظلم و بی عدالتی و نا برابری وجود دارد که بکار بردن آن، ظلم ظالمان و طغان سرکشان تاریخ همانند فرعون، معاویه، یزید و سلاطین و سلطه گران و مستکبران دنیا در اذهان آدم متبادر و تداعی می شود. 
ظلم و بیدادگری به حدی ناگوار و تلخ است که به شهادت تاریخ، عده ای برای انهدام و نابودی این واژه ممنوعه جان و مال، خانه، کاشانه خود را در طبق اخلاص نهاده تا شاید فقر و آسیب پذیری را از گرداب بی عدالتی نجات و به ساحل عدل الهی برسانند.
رژیم ستم شاهی پهلوی به عنوان نمادی از تبعیض و دوگانگی و تعدی به انسان ها توسط مردم و هدایت حضرت امام خمینی (ره) منقرض شد تا نظامی بر اساس عدل علوی جایگزین آن شود و محرومین و مظلومین را در مسیر نسیم مساوات و دستیابی به رفاه نسبی قرار دهد.
به قصد رسیدن به چشمه جوشان برابری و برادری همه قوانین مغایر، مقررات و مباین با موازین و مخالف عدل اسلامی حذف و ساز و کارهای عدالت جویانه و آسیب زدا توسط فقها و عالمان اسلام شناس و دانشمندان جامعه محور مستقر و جاری شد، نهادهای امدادی و خدماتی شکل گرفتند و تلاش برای بهبود شاخص های محرومیت زدایی عدل آور آغاز شد.
سا ز عدالت در جای جای ایران بزرگ به صدا در آمد و درخت عدل در جان انسان های متعهد جوانه زد و عطر همگرایی و نوع دوستی مشام بندگان مظلوم را معطر کرد و بی نوایان با شعله خیرات، مبرات و مقررات عدالت خواهانه روشن شد. 
در این فراز و فرود امیدآور، بغض استکبار جهانی ترکید و با تحمیل جنگی مخرب و نابرابر و ناخواسته گلوی نازک و نای نازنین عدالت را با چنگال کثیف متجاوزان بعثی بشدت فشرد تا هم ندای عدل خفه شود و هم نور مساوات خاموش.
عدالت یک حق اعطایی از جانب خدای حکیم است که به خیل عظیم انسان ها ارزانی شده و سلب آن با هر عذر و بهانه ای، نوعی نا فرمانی در برابر حاکم زمین و آسمان است.
پاسداری از عدالت سیره مشترک همه منصفان و آزادگان است که نتیجه آن، برابری اجتماعی، حصول رضایت حق، رهایی محنت کشان، تادیب غاصبان، تعدیل فرایند قدرت و آشتی بین حاکم و محکوم و تلاش مجدانه و جد بلیغی برای کاهش آلام مظلومان و کم کردن فواصل اجتماعی است که هم رضایت خدا را تحصیل می کند و هم زمینه ساز خروج آدم های ناتوان از حصار مخوف ظالمان و متجاوزان را مهیا می کند.
منازل و مناصب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، مدیریتی، صنعتی، خدماتی، علمی، آموزشی و تربیتی همه از الطاف قادر متعال است که جمیع بندگانش می توانند از آن مواهب بهره مند شو ند اما حجاب تبعیض و بی عدالتی، اکثریت افراد را از این حقوق مسلم محروم کرده و آن را در اختیار اقلیت بی مروتی که ابزارهای زر و زور و قدرت و مکنت را صاحب هستند، قرار داده است.
در کشوری بنام ایران که با شعار عدالت اسلامی بر پا شده است، فاصله بین فقیر و غنی، دارا و ندار و نیازمند و توانگر زیاد است که با هیچ فرشته آهنینی پر نمی شود و در اثر فعل و انفعالات ناثواب بعضی متولیان و مدیران میانی، هر روز بر عمق و طول آن نیز افزوده می شود.
امروز در سایه خصلت تبارگری و تجارت معابی، عدالت به عنوان یک حلقه مفقوده در فرایند فعالیت های فردی و جمعی دچار طوفان و اخم کشنده برخی صاحبان قدرت و لابی شده و سیمای شاد و فروزان آن مغلوب کسالت و کدورت گردیده است.
حاکمان جوامع بشری که شوربختانه در فرایند تصاحب مصادر امور اجرایی، حصار عدا لت را دور زده و بر لاشه نحیف آن، مرکب قدرت می دوانند و هنگام حکم راندن حقوق افراد و اجتماع را ضایع و بذر محرومیت و فاصله اجتماعی و آسیب عمومی را در بین جامعه می کارند.
در این فضای مه آلود، عده ای یک شبه ره صد ساله می پیمایند و به هر آنچه که خود اراده نمایند دست می یابند و در مقابل، جمع زیادی که روزی سپر بلای انقلاب بودند و امروز نیز امید کشور بر آنهاست نای حرکت ندارند و توان رسیدن به کمترین آرزوی خویش و فرزندان خود هم از دست داده اند.
بر خلاف نص صریح قرآن و متن قانون اساسی کشور و توصیه های حضرت امام و مقام معظم رهبری، امروز امکانات، فرصت ها، مزیت ها و داشته های انقلاب اسلامی برابر عدالت در بین افراد تقسیم و توزیع نمی شود. 
مردم کمبودها را می دانند، ناداشته های ناشی از فشارهای مضاعف دشمنان خارجی را بخوبی متوجه هستند و آنها را با تمام توان تحمل می کنند اما آنچه که عامه مردم را بیش از پیش نگران و ناراضی کرده تبعیض ناروا، بی عدالتی محض و توزیع بی قاعده داشته ها و همچنین توسعه فقر و حرمان و آسیب ناشی از بی عدالتی در جامعه است.
سئوال مردم از مدیران خود اینکه چرا باید فرزندان شما صاحب منصبان، مکنت داران و فخرفروشان هر جا و هر گاه که اراده کنند استخدام شوند و به مدارج عالیه برسند، اما فرزند آنهایی که فاقد مناصب و مصادر اجرایی و تقنینی و قضایی هستند باید در گوشه خانه در جوانی پیر شوند و دچار افسردگی باشند و روزی چند بار جان بسپارند؟
آیا این بلیه یک آسیب بسیار حساس، مزمن و ماندگار که ریشه همه چیز را می سوزاند و باعث بحران غیر قابل کنترل اجتماعی می شود، نیست؟؟
انتظار می رود هم مدیران اجرایی و صاحب منصبان و متنفذین و متمکنان و هم تریبون داران و نمایندگان و معتمدین جامعه که دست شان بواسطه مدیریت بجایی بند است و امکاناتی و اختیاراتی دارند برای رضای خدا از توسعه فعل حرام بی عدالتی و پارتی بازی دست بردارند و با ادامه این آسیب بزرگ، هستی مردم را به دست شعله بی تقوایی و کم تعهدی نسپارند.
در این برهه بسیار حساس از انقلاب اسلامی که حسد و کینه کثیف جهان استکبار و حسادت و عناد برخی وطن فروشان، با توسعه و تعمیم و تحمیل آسیب های کشنده اجتماعی و زیاد کردن فاصله بین فقیران و متمکنان جامعه، خطری بنام آسیب و تهدید در آسمان ذهن و فکر و فضای جامعه منتشر و منعکس کرده اند تا شاید با سوار شدن بر این موج سخت ساحل کوب، مردم را از ادامه راه دلسرد و آنان و بدین سان، موج نا فرمانی مدنی را افزایش دهند، می طلبد که قانونگذاران و بستر سازان با تنظیم قوانین بازدارنده، نهادهای نظارتی با دقت نظر بیشتر و احاد مردم نیز با هوشیاری و نظارت عمومی بر مدیران، واژه مبارک و منور عدالت را تقویت کرده با عبور از امواج بی عدالتی، شاهد برابری و توازن و تفاهم جمعی و تقلیل سطح آسیب های اجتماعی باشیم./م  سید حرمت الله موسوی مقدم 



منبع:ایرنا





اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار