کد خبر: ۲۳۱۴۶۹
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۰ 17 May 2016

بلبل سرگشته نصیريان در اردبيل جان گرفت

سعید نوریان

تالار شمس عطار اردبيلي مجتمع فرهنگي و هنري فدك اردبيل در روزهاي چهاردم تا بيستم ارديهشت ماه سالجاري ميزبان نمايش بلبل به بهانه اجراي نمايش بلبل سرگشته در اردبيلسرگشته اثر ارزشمند استاد علي نصيريان به كارگرداني بهمن سهراب زاده بود.

بهمن سهراب زاده كه در كارنامه فعاليت هاي هنري خود كارگرداني و بازي در نمايش هاي «تازيانه تقدير» ، «جوانان به جنگ مي روند» ، «مسافرخانه شماره 13 » ، «حاجي جبار » ، «كمپاني هوش» ، «واي آقاي مديركل »، «آن كه گفت آري ، آن كه گفت نه» و «خوشا به حال بردباران» را دارد و در كارهاي فرهنگي و هنري حضور موثر و تاثرگذار دارد ، بعد از 45 سال دوري از صحنه هاي نمايش ، با همراهي استاد حبيب نجفلو و تني چند از بازيگران پيشكسوت و جوان استان ، جاني دوباره به بلبل سرگشته استاد علي نصیريان در مجتمع فرهنگي و هنري فدك اردبيل بخشيد .

اتفاقي مبارك و ميمون براي هنرمندان و هنردوستان اردبيلي كه همواره از «بلبل سرگشته» به عنوان يكي از نمايش نامه هاي قابل تامل ايراني ياد مي كردند و در آرزويشان بود كه اجراي اين نمايش را در اردبيل هم ببينند و به شخصيت هاي اين اثر جاويد استاد نصيريان جاني دوباره بخشند.

با ارج نهادن به تلاش هاي گروه اجرايي و با تحسين همت بلند جناب آقاي بهمن سهراب زاده در اجراي اين نمايش در اردبيل ، از حضور استاد حبيب نجفلو ارزنده يادگار زنده ياد حسن نجفلو (حسن آرتيست ، حسن عمي ) ، بنيانگذار تئاتر نوين اردبيل، آن هم بعد از سال ها دوري از صحنه هاي نمايش ، به بزرگي ياد كرده ، قدردان تلاش هاي ارزنده و قابل تحسين همه اعضاي گروه اجرايي بويژه بازيگران اين نمايش هستيم . آنچه در اين فرصت كوتاه و مجال اندك ، تقديم هنرمندان ، هنردوستان و خوانندگان اين نشريه وزين مي گردد ، نگاهي است كوتاه و گذرا به متن و اجراي اين نمايش.

نيك مي دانيم كه اقتباس از ادبيات عامه و فلكولوريك ، زمينه ساز ماندگاری میراث پیشینیان و از مهمترين عوامل تاثيرگذار در دوام و بقای فرهنگ هر قوم و ملت است . چيزي كه در اين سرزمين كهن به گونه هاي مختلف شاهد و ناظر آن بوده ايم .

واژه folkloreL مرکب از دو بخش folk به معنی توده و مردم و lore به معنی دانش است و «فولکلور» به گونه ای نظم علمی گفته مي شود که موضوع آن بحث درباره دانش عامیانه و آداب و رسوم سنتی است . به عبارت ديگر ، «فولکلور » مسائل و بخشهایی از فرهنگ است که ابدی شده و با حکایات شفاهی ، افسانه ها ، آوازه های عامیانه و رقصها بیان می شود .

در يك جمله ، «فولکلور» مجموعه ای از دانستنی ها و اعمال و رفتاری است که در میان عامه مردم سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و به نحوه زندگی انسان‌ها در طبیعت، رفتارها و همچنین معناهای مشترکی گفته می‌شود که عامه مردم جامعه در زندگی روزمره با آن سر و کار دارند .

ادبیات کهن و عامیانه که یکی از بارزترین جلوه‌های فرهنگ غنی ایران است، سرشار از مضامین بکر و ایده های ناب برای اقتباس بويژه در تئاتر ، سینما و تلویزیون است و حوزه نمایشنامه یکی از بهترین بسترها و زمينه ها براي ارائه نمونه های ملموس و عملی در زمينه اقتباس از فرهنگ عاميانه است .

حوزه هنرهاي با ظرفيت هايي كه دارد و با توجه به قابليت هاي اجراي بودن آن ، خود زمينه ساز و بستر آفرين فرهنگ سازي براي معرفي هرچه بهتر و بيشتر فرهنگ عامه و انتقال آن به نسل هاي ديگر است . نمایش هاي كه از آغاز پيدايش نمايش در ايران تا كنون ، با اقتباس ازفرهنگ و ادبیات عامه توليد و به اجرا در آمده اند ، نه تنها جذاب و سرگرمي آفرين بوده اند، بلكه موجبات افزايش آگاهي ها و ارتقاي دانش مخاطبان به تمدن ، فرهنگ و تاريخ گذشته خود را فراهم كرده اند .

اما "بلبل سرگشته" اثر استاد فرهيخته و چهره ماندگار سينما ، تئاتر و تلويزيون ، علي نصيريان ، از بهترین نمونه های اقتباس نمایشی از قصه های عامیانه ايراني است . استاد نصيريان ، بلبل سرگشته را با الهام از قصه ای کهن به همین نام به نگارش در آورده است .

متن نمايش «بلبل سرگشته » كه در اولین مسابقه نمایشنامه نویسی هنرهای زیباي ايران در سال 1335 رتبه اول را به خود اختصاص داده است ، در سال 1337 برای اولین باربه كارگرداني خود استاد نصيريان در تهران به صحنه رفته و در سالهای 1338 و 1345 و 1354 نيز هنردوستان و هنرمندان تهراني شاهد اجراي اين اثر ارزشمند در تالار سنگلج بوده اند .

تلویزیون ملی ایران هم در سال 1354 ، اين نمايش بلبل را ضبط و پخش كرده است . بلبل سرگشته علاوه بر آنكه در داخل كشور توانست رضايت مخاطبان را جلب كند ، سالها بعد به عنوان نماينده ي كشور در فرانسه هم به روی صحنه رفت . عزت الله انتظامی ، جمشید مشایخی ، علي نصیریان ، فخری خوروش، عصمت صفوی ، جعفر والی و مهین شهابی از جمله بازيگراني بودند كه در آن سال ها به شخصيت هاي اين نمايش جان بخشيدند و نقشي ماندگار از خود به يادگار گذاشتند.

آنگونه كه عرض شد ، علي نصيريان ، بلبل سرگشته را با اقتباس از يك قصه و داستان عاميانه به رشته تحرير در آورده است . اين قصه كه در کتاب "فرهنگ مردم (فولکلور ایران)" تألیف سید علی میرنیا به نقل از کتاب افسانه های کهن نوشته فضل الله مهتدی معروف به صبحی ، نقل شده است ، يكي از روايت هاي این قصه کهن ايراني است .

بن مايه اصلي بلبل سرگشته ، ترفند زن بابا برای کشتن خدايار است . استاد نصیریان در اين اثر اقتباسي از قصه كهن ايراني ، با تعديل تعداد شخصيت هاي قصه ، ضمن آنكه دين خود را به متن قصه ، به خوبي و شايستگي اداء كرده و وفاداري خود را در انتقال اين داستان كهن به نمايش گذاشته است ، با درايت ، ابتكار و خلاقيتي كه دارد ، براي اينكه زمينه بيشتر را براي باور شخصيت ها و رفتارهاي آنان در مخاطب فراهم سازد و نيز در راستاي دراماتيزه كردن آن ، در توليد اين متن نمايشي ، تغييراتي را در اصل قصه داده است .

عشق و خواستگاری رشید از ماهگل كه زاييده ذهن خلاق استاد نصيريان است ، در ايجاد فضاي رئاليستي نمايش سهيم بوده و در هدايت داستان به نقطه پاياني ، تاثيرگذار است. استاد نصيريان ، آگاهانه ؛ شيفتگي و عشق زن بابا نسبت به خدایار و کشف این راز در پایان نمایشنامه را برای تغییر درونمایه اثر مورد استفاده قرار داده است .

به عبارت ديگر آنچه در قصه عاميانه با آن سرو كار داريم ، ترفند زن بابا براي كشتن خدايار تنها براساس ميزان جمع كردن هيزم است و هر كس در پايان روز ، هيزم بيشتري را جمع كند و با خود به خانه بياورد ، حق دارد ، سر ديگري را ببرد . اما اين ترفند و دسيسه زنانه ، اينگونه در متن نمايش هم طرح مي شد ، قطعا" باور آن براي مخاطب و تماشگر امروزي دور از ذهن بود و شايد به اين دليل ، جذابيتي هم براي مخاطب نداشت .

استاد علي نصیریان با هدف ايجاد ارتباطي معقول بين علت و معلول ، موضوع عشق زن بابا به خدايار را بهانه اي مناسب براي انجام اين ترفند زن بابا معرفي مي كند . نصيريان براي ايجاد موقعيت اجتماعي و فضا سازي رئاليستي با هدف باور پذيري بيشتر قصه ، ماهرانه و استادانه اين تغييرات در متن نمايشي خود را كرده است .

با نگاهي به كاراكترها و شخصيت هاي نمايش ، به روشني در مي يابيم كه استاد نصيريان در خلق اين شخصيت ها هم موفق عمل كرده است و بابا ، زن بابا ، بقال ، كولي ، رشيد و زن بقال همگي براي مخاطبان و تماشگران ، شخصيت هايي ملموس و قابل قبول معرفي شده اند .

مقصر اصلي همه اتفاقات و در واقع گناهکار واقعی در نمايش بلبل سرگشته ، زن بابا است كه البته بابا هم كه تا حدودي تحت تاثير او قرار گرفته است ، در گناه كار بودن زن بابا دخالت داشته و در انجام اين گناه سهيم است و نقشي دارد . جواني (خدايار) مظلومانه و در پي توطئه زن بابا به قتل مي رسد و ماهگل (خواهر خدايار) بر آن است تا ياد و خاطره برادر سفركرده اش را همواره گرامي داشته و حفظ كند و در نهايت همين بي گناه كشته شدن خدايار كه زمز كشف آن را كولي به ماهگل ياد داده ، باعث آشكار شدن راز عشق زن بابا به خدايار و قتل وي با توطئه زن بابا ، به دست بابا مي شود.

فرجام رفتار آدمي و مكافات عمل ، اصلي ترين موضوع اين نمايش است . زن بابا برآن است تا همه رازهايش از ديدگاه بابا و ديگران مخفي و پنهان بماند ، اما به مصداق ضرب المثل معروف « ماه هيچوقت پشت ابر نمي ماند » ، همه رازهاي زن بابا آشكار و همين رازها ، باعث مرگش توسط بابا مي شود . 
معجزه و خرق عادت؛ تبدیل شدن بقایای استخوان خدايار به بوته گل و بعد هم بیرون آمدن یک بلبل از لای گلبرگهای گل ، تبدیل شدن جسم مرده به گیاه و بَعد از گیاه به حیوان ، یادآوراز باورها و اعتقادات در اين نمايش و بيانگر این شعر زيباي مولانا است :

از جمادی مردم و نامی شدم

از نما مردم به حیوان دم زدم

مردم از حیوانی و آدم شدم

پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

سخن گفتن انسان های عادی با حیوانات در قصه به ساحت ادبیات ما مربوط است؛ چنانکه یکی از راههای پندآموزی و تعلیم اخلاق و حکمت همین تمثیل های حیوانات بوده است و در بسیاری موارد انسان با حیواني هم کلام می شده است.
علاوه بر این، گنجاندن جنبه های عرفانی و تعالیم صوفیانه که کلاً از خصوصیات و ویژگی های نمایشنامه های آقای نصیریان از جمله نمایشنامه ی بنگاه تئاترال است در این نمایشنامه نیز به چشم می خورد . در پایان نمایشِ بلبل سرگشته هم، ماهگل، عزلت نشینی را بر زندگی مشترک با رشید ترجیح می دهد .

ماهگل در اين نمايش ، صبوري پيشه کرده، رنج و محنت را تحمل مي كند ، ریاضت کشیده، چله نشینی کرده و مناسک عملی صوفیانه را انجام مي دهد و بعد هم خود را با آب چشمه طاهر کرده که اين طهارت در آب ، نماد پاکی از آلودگی های دنیوی است.

در اجراي نمايش بلبل سرگشته به كارگرداني بهمن سهراب زاده ، آنچه كه بيشتر از همه مورد توجه و تامل قرار مي گيرد ، وفاداري اين هنرمند پيشكسوت اردبيلي به متن نمايشي استاد نصيريان است . بهمن سهراب زاده ، سعي كرده با بضاعتي كه خود و بازيگران نمايش دارند ، هرآنچه را كه خواسته علي نصيريان است ، در جهت انتقال به تماشگر اردبيلي مورد استفاده قرار دهد .

حضور تاثيرگذار حبيب نجفلو بعد از 36 سال دوري از صحنه هاي نمايش كه يادآور بازي هاي درخشان او در نمايش هاي «دلباختگان وطن »، «گناهكار كيست » ، «چهره گلگون بابك خرمدين »، «چوب به دست هاي ورزيل» ، «آي با كلاه ، آي بي كلاه »، «آنجا كه ماهي سنگ مي شوند» و «چشم در برابر چشم » در كنار بزرگان تئاتر اردبيل نظير استاد اسماعيل صدقياني ، استاد داود جلايي ، استاد ناصر جعفري و .... است كه مردم اردبيل دهه هاي چهل و پنجاه شاهد آن در سالن هاي مختلف اردبيل بوده اند ، از ويژگي هاي مهم و قابل توجه و تحسين در اين نمايش است كه انصافا" هم حبيب نجفلو انتخاب مناسبي براي اين نقش بوده و هم اينكه ، حبيب نجفلو به خوبي از عهده احراي اين نقش سخت، سربلند بيرون آمده است . جعفر خدابنده لو هم اگرچه نقش كوتاهي در اين نمايش دارد ، اما حضور او را هم بعد از نمايش هاي «خيز »، «شرط الساعه » ،«ساراي» و «سرگذشت هاي سال هاي سرد » بايد به فال نيك گرفت و از حضورش در اين نمايش ان هم در كنار حبيب نجفلو به بزرگي ياد كرد .

به بهانه اجراي نمايش بلبل سرگشته در اردبيل

بازي هاي خوب ، روان و زيباي سايه عباس پور در نقش ماهگل ، ليلي نظري در نقش زن بابا و وحيده مقيمي در نقش كولي ستودني است . اين بازيگران جوان در كنار بازيگران پيشكسوت استان ، انصافا" حضوري موفق داشته اند. طراحي صحنه و اجراي مناسب آن توسط كيوان باقلاچي كه حقيقتا" يكي از طراحان صحنه و اجراكنندگان دكور قابل ارزش در استان است ، استفاده بجا و مناسب از ني (به عنوان ساز نمادِ سخن گویی از خویشتنِ خویش ) ، نورپردازي مناسب و در يك كلام اجراي گرم و به دل نشين نمايش از ديگر امتيازات و ويژگي هاي نمايش بلبل سرگشته در اردبيل است .

اما انتظاري كه گروه اجرايي از مردم و هنرمندان استان و بويژه شهر اردبيل داشتند ، برآورده نشد . انتظار اين بود كه حتي شاهد تمديد اجراي اين نمايش باشيم كه متاسفانه اينگونه نشد و حتي گروه اجرايي عليرغم هزينه هاي سنگين نمايش ، آخرين اجرايشان را در روز 21 ارديبهشت لغو كردند .

اميدواريم با برنامه ريزي مناسب ، تبليغات گسترده و همراهي مديران فرهنگي و اجرايي استان و نيز اقشار مختلف مردم بويژه هنرمندان و گروههاي نمايشي استان ، چراغ صحنه هاي نمايش همواره روشن باشد و زمينه اي فراهم گردد تا هنرمندان گروههاي نمايشي كه حاصل ماه ها و حتي سال ها تلاش عاشقانه و صادقانه خود را در معرض ديد قرار مي دهند ، با استقبال گرم مردم و هنرمندان همراه باشد . با آرزوي موفقيت براي اين گروه دلسوز ، اميدواريم همچنان شاهد حضور پيشكسوتان تئاتر استان در صحنه هاي نمايش باشيم . كار ارزشمندي كه حبيب نجفلو ، اكبر منصوري ، سليم رحيمي ، بهمن سهراب زاده ، احمد پروستان ، عادل ناقلي و... در اين چند سال اخير كرده اند.

هماره پر فروغ و هميشه سرافراز باشيد .


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار