با این دوز و کلک می‌توان "تحمیلِ بر شهر" شد،امّا "عزیزِ شهر" نمی‌توان شد/ بیش از حرّافی به یک "واعظ انقلابی" و "طلبۀ پاکدست" نیاز دارید که برایتان "یوسف‌خوانی" کند!/ بنیاد این فرقۀ نوظهور بر دیکتاتوری پول، ریا و در عین حال بر تخریب اصول پاکدامنی و پاکدستی است...
کد خبر: ۲۲۵۴۲۵
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۳ 07 May 2016
به گزارش تابناک مازندران، متن نامه، دکتر مجتبی زارعی خطاب به مدیرمسئول پایگاه خبری بصیرآنلاین به شرح ذیل است:

برادر گرامی‌ام جناب آقای احمدی
مدیر مسوول محترم پایگاه بصیرآنلاین
با سلام و تبریک مبعث حضرت خاتم الاوصیاء که بعثت‌اش، انقلابی در انسان پدید آورد و بشر را از بند سلطنتِ شهوت، غصب، توهم و بت‌وارگی هر یک از آنها بر وجودش آزاد کرد.
خبر نقض پاکدامنی برخی کارگزاران حوزۀ عمومی موجب شگفتی و تأسف و تأثر گردید؛ با اینکه جنابعالی با رعایت حریم عفت رسانه‌ای و کتمان ضمایرِ خبر، از متخلفین نامی نبردید، امّا خیلی زود همگان آن را به لمپنیسم و شارلاتانیزم رسوخ کرده در مرکز استان دلالت نمودند.
گروهکی زیر نام قلابی عملگرایان که بارها با اسناد و اطلاعات دربارۀ آنها نوشتم و اینک نیز در بدو این گفتار می‌گویم که این شارلاتانیزم نفوذی در مرکز استان، با نقض مکرر پاکدامنی‌ها و پاکدستی‌ها، بدنام‌ترین و رسواترین فرقۀ دوران پسا انقلاب می‌باشند.
این بار امّا سخن نه از استفاده‌های سوء در امکانات عمومی و بیت‌المال مسلمین با هوس‌های انتخاباتی که سخن از نقض عفت و پاکدامنی است.
این بار سخن نه از تقلب در قراردادها، مناقصه‌ها و مزایده‌ها و یا سخن نه در تولید و تحمیل بدهکاری قریب به هفتصد تا هزار میلیارد تومانی بر مردم و مکتوم نگه‌داشتن آن از افکار عمومی و در عوض، دمیدن در تبلیغات افزایش اعتبارات آن دستگاه که سخن از نقض حیاء و شرف و عفت در یک محفل است.
آری! این بار سخن نه از دروغ، تکاثر و تفرعن که سخن از زیرپا گذاشتن اخلاق و لغزش در پاکدامنی برخی اعضای گروه  است و کیست که نداند بنیاد این گروهِ فشار و این فرقۀ نوظهور در شهرمان بر دیکتاتوری پول و ریا و در عین حال بر تخریب اصول پاکدامنی و پاکدستی است.
آنها که در مجامع عمومی متوهمانه علیه جریان‌های اصیل اصولگرایی و اصلاح‌طلبی حرف می‌زنند و خویش را برتر از آنها و مؤسس راهی جدید می‌نمایانند به یقین در دورۀ عسرت سیاسی و اجتماعی بوده و در بن بست کردارها و گفتارهای خود زمین گیر شدند.
توهم می‌کنند که با سخنرانی و حمله به دیگران خواهند توانست با طرح و نقشۀ فرار به جلو، نقض پاکدامنیِ عارض بر فرقه و گروهک خود را نزد مردمِ با هوش پاک کنند.
کیست که نداند شرط اوّل عمل‌گرایی، پاکدامنی و همانا "عفتِ عملی" است. کما اینکه حکمای اسلامی و عقلیون، عفت را از بزرگترین خصایل اخلاقی شمرده و دومین مرتبۀ این عفت را همان "عفت عملی" اعلام فرموده‌اند.
مردم و نخبگان نیک می‌دانند که عمل‌گرایی با مصاحبه، فیلم، عکس، سخنرانی، رپرتاژها و اعتراف‌گیری برای تأیید خود با مصاحبه‌ها در سپهر اندیشگی یک شهر جای نمی‌گیرد و یا حتی اگر با دیکتاتوری پول تبلیغ شد، دوام نمی‌یابد و به گفتمان غالب تبدیل نمی‌گردد.
یاد این جملات شاعر ا نقلابی‌مان افتادم؛ که آنگاه که در دهۀ هفتاد می‌گفت: همسایۀ ما با یک سماور برقی و گفتن مرسی احساس متمدن بودن دارد.
اینک امّا مردمان شهرمان و دلسوزان دیده‌اند که این فرقۀ لمپن با راه‌اندازی روزنامه، سایت و استخدام این و آن، و افتتاح چند پروژۀ پول "هدر کن"، یا با بر چشم‌زدن عینک دودی و بر تن کردن شنل، و نشان دادن مشت‌های گره کرده و از همه مهمتر لقلقه کردن عملگرایی، عمل گرا خواهند شد! چه مضحک!
غافل از اینکه، چنانچه عمل‌گرایی بخواهد بمثابۀ یک جریان و نه یک محفل و نه یک فرقه ظهور کند و نه کالبد شهر یا بیلبوردها و ... که جان شهر را با خویش همراه سازد، باید بر زنجیره‌ای از بینش‌ها، کردارها و گفتارها در قالب یک شبکۀ گفتمانی ظهور کند و نیز حقیقت اعتبارش را نه از جنگ زرگری آمارها و یا در تفسیر اجارۀ تعداد صندلی‌های چیده شده‌ی یک جشن و کنسرت در خیابان‌ها یا یک ورزشگاه و نه با سوء استفادۀ از اعتبار شهیدان و یا داد و ستد با برخی روحانیت محافظه‌کار و غیرانقلابی و نه با راه‌اندازی شورش و تحصن چند نفره در کف خیابان، و سرداران شعار مرگ علیه این و آن، که از حقیقت وجودی و ذاتی‌اش کسب کند.
جریانی که آنقدر ناپخته و بی‌هوش و بی‌حواس است که دیگر لازم نمی‌داند حتی حفظِ ظاهر کند، علیه هم گروهی‌ها و هم پالگی‌های ناقض عفت هیچ اعتراضی نمی‌کند و یا در جای دیگر بجای برخورد شدید با متجاوزین به حقوق فردی و عمومی، قربانی را تحت فشار قرار داده و اخراج می‌کنند.
در بیان معصوم علیهم السلام و حکماء آمده است که پاکدامنی خوی زیرکان است، به عکسِ تصورات، این فرقه هیچ بویی از زیرکی با خود به همراه ندارد، زیرا معصوم و حکیم بر آن است که  شخص زیرک کسی است که افسار شهرش را در اختیار گیرد و گمان مبرند که وقتی می‌گوییم شهوت، فقط و فقط این است که این رذیلۀ بزرگ خود را در فرقۀ خویش کنترل کنند، بلکه این فرقه باید بداند شهوت فقط هم شهوت جنسی نیست، زیرا با مراجعه به کتاب‌های شریف جنود عقل و جهل و اربعین حدیث امام خمینی ره و صحیفۀ شریف معراج سعادۀ مرحوم ملا احمد نراقی درخواهند یافت که شهوت ِ مال، شهوتِ جاه، شهوت خوردن، شهوت تکلم و...
شبکه‌ای از نظام معنایی در استقرار عفت و پاکدامنی است که هر جویای تشکیلات و خواهان حزب و آرزومندِ جریان‌سازی باید خویش و اعضای گروه را به همه‌ی آنها ملتزم کند، گو اینکه حکما در این‌باره گفته‌اند عفت ورزی نتیجۀ اتّخاذ شرم، شکیبایی، قناعت، نظم، پندپذیری، وقار و تدبیر و اعتدال است.
به راستی کدام یک از این فضیلت‌ها، صفات، ملکات اخلاقی و یا روحی و معنوی جزوی از خصایل اعضای این گروه نوظهور در مرکز استان است؟
پاسخ به این سوالات بنیادی ما، این نیست که به زودی بوستان ایکس را افتتاح می کنیم، و اعتبار دستگاه‌مان نسبت به دورۀ مدیران بی‌کفایتِ سابق افزایش یافته است؟!
آری! با جنون در انتشار آمار و بی‌باکی در خرج کردن‌ها، و تهدید این و آن، می‌توان چند صباحی پایه‌های یک دیکتاتوری را گذاشت، امّا با این مشی، هیچ عاقلی، ره‌آموز تأسیس جریان، حزب و یک گروه سامان یافتۀ معطوف به سازندگی و عمران و رفتارهای جهادی نخواهد شد.
آری! با این دوز و کلک می‌توان "تحمیلِ بر شهر" شد، امّا "عزیزِ شهر" و "عزیزِ مصر" نمی‌توان شد. می‌توان تابلوها، امکانات، بوستان و بنرها را در اختیار گرفت، امّا "یوسفِ شهر" نمی‌توان شد!
برای یوسف شدنِ شهر، باید عزیز شد و او که  عزیز مصر شد، اول بار، امیرِ مملکتِ وجود و تن و شاهِ دست و چشم خویش شد!
من بعضاً در نوشتارهای قبلی به این فرقۀ بروکراتِ نوظهور کُتبی برای پرورش نفس و تصفیۀ روح پیشنهاد می‌کردم ا ین بار امّا می‌خواهم این فرقه را به قرائت و تدبّر در سورۀ یوسف دعوت کنم، چه اینکه باید دید آنها که عزیز مصر و خزانه‌دار ثروت و کلیددار گنج‌های مصر شدند و شهر را از قحطی و مرگ نجات دادند، چه کردند؟!
آری! ای مدعیان عملگرایی بدلی! شما بیش از حرّافی به  یک "واعظ انقلابی" و "طلبۀ پاکدست" نیاز دارید که برایتان "یوسف‌خوانی" کند!
گو اینکه غالب مدعیان عملگرایی بدلی، جوان هستند و چه حجّتی بالاتر از یوسف (ع)، که حجتِ بزرگِ عفت و حجتِ مهار نفس برای جوانانِ تاریخ و بخصوص کارگزارانی است که در خلوت و جلوت با مردمان در دیدار و گفت و گو هستند.
به نظرم آنها با تمرینِ "سلوک یوسفی" باید راه توبه این فرقه را هموار کنند، لذا  از  حیث مشابهت می‌گویم که برادران یوسف اگر در برابر یعقوبِ نبی و در حسادت و رقابت با بنیامین بر می‌آشفتند و بر "عملگرایی" و نیرومندی خود اصرار می‌نمودند (وَ نَحنُ عُصبه) بخصوص آنجا که بنا به قول مفسرین این گروه از برادران می‌گفتند: ما گروهی "هماهنگ" و "نیرومند" هستیم! و زندگی پدر را به خوبی "اداره" می‌کنیم، و رتق و فتق زندگی خانوادۀ یعقوب و اموال و دام ها به دست ما اداره می‌شود، امّا فقدان اخلاق در آنها موجب شد، یوسف را به "ثمن بخس" به کاروانیان فروختند!
اکنون نیز باید گفت برخی از اعضای گروه مدعی عملگراییِ بدلی مرکز استان، بدون خجالت، پاکدامنی را به چاه انداختند و آن را به ثمن بخس فروختند "وَ شَرَوه بِثَمَنِ بخش"، امّا ما امید آن داریم که کاروانی از راه رسد و "یوسفِ اخلاق" را از تهِ چاه درآرد و عزیزِ ساری کند.
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبۀ احزان شود روزی گلستان غم مخور
در پایان برای پایگاه خبری تحلیلی بصیرآنلاین، آرزوی توفیق روزافزون دارم، و دوام روح شجاعت برای استیفای همواره‌ی حقوق مادی و معنوی مردمان، در جناب‌عالی را از خدای بزرگ مسئلت می‌نمایم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
مجتبی زارعی
جمعه هفدهم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و نود پنج
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار