حجتالاسلام والمسلمین زائری که اظهارنظرهای چند وقت اخیرش درباره برخی
موضوعات نظیر حجاب، موافقان و مخالفان زیادی پیدا کرده بود، حالا درباره
خاطره جنجالی اکبر عبدی در یک برنامه زنده تلویزیونی، یادداشتی منتشر کرده
است.
روزنامه
خراسان: حجتالاسلام والمسلمین زائری که اظهارنظرهای چند وقت اخیرش درباره
برخی موضوعات نظیر حجاب، موافقان و مخالفان زیادی پیدا کرده بود، حالا
درباره خاطره جنجالی اکبر عبدی در یک برنامه زنده تلویزیونی، یادداشتی
منتشر کرده است.
در یادداشت زائری آمده است: چند روز است که فایل
ویدئویی یک برنامه ترکیبی تلویزیون در عید غدیر با حضور اکبر عبدی در
شبکههای اجتماعی دست به دست می گردد و همه دُرفشانی و ادب هنرمند محبوب و
مشهور را با حیرت و تعجب تماشا و تکرار می کنند.
به نظر من اکبر
عبدی خیلی تقصیری ندارد زیرا او دقیقاً همانطور که خود در انتهای
صحبتهایش به صراحت می گوید خواسته صداقت به خرج بدهد و دروغ نگوید و خودش
باشد! (و اتفاقاً از این بابت من او را به برخی مجریان هوشمند تلویزیون که
اصلاً خودشان نیستند و می دانند هر جایی چه بگویند و چگونه حرف بزنند ترجیح
میدهم!)
اکبر عبدی تقصیری ندارد ، بلکه تقصیر اتفاقاً از خود ماست
و مشکل از رسانه ملی است که قرار بوده دانشگاه عمومی باشد و اخلاق و ادب و
معرفت و آگاهی را ترویج کند اما به این ابتذال و درماندگی افتاده است.
نه
اکبر عبدی و نه هیچ هنرپیشه دیگری ادعا نکرده اند که استاد هستند و قرار
است اخلاق و ادب را ترویج کنند. هنرپیشه ها، ستارههای موسیقی، هنرمندان،
بازیکنان فوتبال و ... در همهجای دنیا به دلایلی که کاملاً مشخص است (از
جمله تبعات شهرت و ثروت و محدودیت آموزشهای اخلاقی و تربیتی) اتفاقاً به
بی ادبی و بیاخلاقی معروفند. اینگونه افراد به طور طبیعی بددهان و بی ادب
هستند ، به سیگار و مواد مخدر معتادند ، چند بار ازدواج می کنند و خانواده
پایداری ندارند.
گرچه در ایران و کشورهای شرقی و اسلامی گاهی به
اقتضای فرهنگ عمومی شرایط اندکی بهتر است اما به هر حال تصور عمومی مخاطب
ما نیز از چنین افرادی معمولاً تصور یک شخص فرهیخته و متخلق یا یک استاد
فرزانه دانشگاه نیست.
مشکل اما وقتی شروع می شود که صداوسیمای ما به
هر بهانهای مخصوصاً در اعیاد و مناسبتهای سراسری که اتفاقاً مخاطب
بیشتری هم دارد، از این چهره ها در بهترین ساعات و جذابترین بخش ها مانند
ساعت تحویل سال نو و گاهی تا 10 ساعت متوالی استفاده می کند و جالب تر آن
که آنتن زنده را به راحتی در اختیارشان قرار می دهد تا هرچه می خواهند
بگویند و خاطره تعریف کنند و تحلیل ارائه دهند و ... جالب تر هم اینکه
مجریان برنامه ها در بسیاری از اوقات آنان را با عبارت «استاد» خطاب
می کنند!
همین شیوه صداوسیما و همین ذائقهسازی عمومی باعث شده تا
مراکز فرهنگی ، مؤسسات ، نهادهای دولتی و ... برای مراسم خود این افراد را
دعوت کنند و با پرداخت هزینههای سنگین برای حضور این «استاد»ها وقت مردم
را در اختیارشان قرار دهند و این گردونه سطحیگرایی و لمپنبازی روز به روز
شتاب بیشتری بگیرد تا جایی که برخی واسطههای حرفهای که دلالی اینگونه
برنامه ها و استیج ها را بر عهده دارند به صورت یک صنف جدی و تازه
درآمده اند.
همهجای دنیا هنرپیشه و مطرب و فوتبالیست و رقاص و
نوازنده و بازیگر دارند اما هیچ جای دنیا آنها را «استاد» خطاب نمی کنند و
به جای «استاد» نمی نشانند.
همهجای دنیا اتفاقاً به بزرگترین
بازیکنان و بازیگران با لحنی کاملاً عادی جورج و رونالدو می گویند و هر
بدوبیراهی را هم نثارشان می کنند و هیچوقت آنان را حضرت استاد فلان و جناب
مستطاب بهمان نمی خوانند، بلکه فقط درباره بازیشان با آنها حرف می زنند!
هنرپیشهای ساده هر چند توانمند و محبوب را «استاد» گفتن و برای مناسبتی
عظیم مثل عید غدیر هنرپیشه و مطرب و فوتبالیست را الگو کردن نتیجه طبیعی اش
همین است.
تقصیر از اکبر عبدی نیست ؛ تقصیر از همه ما و شماست که اشتباه گرفتهایم!