حاج محسن حاجیحسنیکارگر خطاب به آنان که قرآن را به «صلیب جهالت» کشیدهاند
قرآن! شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شدهای!
بازخوانی یکی از آخرین یادداشتهای حاج محسن حاجی حسنی کارگر همزمان با خبر عروج شهادتگون این قاری بینالمللی کشورمان حاوی عبرتهای بسیاریست بهخصوص اینکه گرچه او از شرمندگی خودش میگوید اما انگار پرکشیدنش نشانمان میدهد که مخاطب اصلی این سخنان خائنین به حرمین الشریفین و همه آنانی هستند که جز ظاهر و پوستهای از کتاب وحی نمیشناسند!
قرآن! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند "چه کسی مرده است؟" چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است ...
قرآن! من شرمنده توام اگر تو را از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام. یکی ذوق میکند که تو را بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که تو را فرش کرده، یکی ذوق میکند که تو را با طلا نوشته، یکی به خود میبالد که تو را در کوچکترین قطع ممکن منتشر کرده و ...! آیا واقعا خدا تو را فرستاده تا موزهسازی کنیم!
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند، آنچنان به پایت مینشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند "احسنت ...!" گویی مسابقه نفس است ...
قرآن! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای، حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو آز آخر به اول، یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کرده اند، حفظ کنی، تا این چنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند ...
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو. آنانکه وقتی تو را می خوانند چنان حظ میکنند، گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم...
قـــــــــرآن! من شرمنده توام
دوشنبه پانزدهم اردیبهشت 1393