مرور روزنامه‌های دوشنبه ۸ دی ماه
رودررویی رقبای ۹۶ در ۱۴۰۰؟، تأملی بر مصاحبه شبکه طلوع افغانستان با ظریف، پایان تاج و رفقا؟، در مدیریت بحران چه ‏می‌گذرد؟، نیابت قضائی به ۶ کشور برای پیگیری پرونده سردار سلیمانی، نبرد پزشک اصلاح‌طلب با سرطان در آستانه انتخابات، ‏ضرورت تصویب لوایح ‏FATF‏ و پیوستن به آن، زمان‌بندی خرید واکسن کرونا، فرود در روابط عربستان و آمریکا؟، آیا واقعا ‏مردم به بازار‌ها هجوم آورده‌اند؟ و اصلاح یا تخریب قانون انتخابات از مواردی است که موضوع گزارش‌های تحلیلی و خبری ‏روزنامه‌های امروز شده است. ‏
کد خبر: ۹۲۷۵۳۰
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۲ 28 December 2020

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز دوشنبه ۸ دی ماه درحالی چاپ و منتشر شد که دفاع دولتی‌ها از بودجه ۱۴۰۰ و نقد ‏مجلسی‌ها به آن، جدال با کرونا در اتوبوس و مترو، آمار‌های تلخ از معیشت، ۳۵ درصد مردم زیر خط فقر و ۴۰ روز تا واکسن ‏کرونا در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است. ‏

 
 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های متشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: ‏

به جای حرف زدن، اصلاح کنید

روزنامه «جهان‌صنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان به جای حرف زدن، اصلاح کنید نوشت: اقتصاددانان ‏باورمند به جریان عمومی اقتصاد امروز می‌گویند سرچشمه رشد شتابان نرخ تورم به اندازه و نسبت و رشد حجم پول پمپاژشده در ‏اقتصاد یک کشور در یک دوره معین به اندازه و رشد تولید در بخش واقعی اقتصاد بستگی دارد به این معنی که اگر رشد عرضه ‏پول در یک دوره معین نسبت به رشد تولید افزایش نشان دهد، به رشد بیشتر تورم منجر می‌شود. دانش اقتصاد و تجربه جوامع ‏بشری نشان می‌دهد نرخ شتابان تورم توانایی دارد نهاد خانواده به ویژه خانواده‌هایی که درآمد آن‌ها …‏

با ویروس ‏و میکروب شایعه و اتهام چگونه برخورد کنیم؟ /مالیات بر تراکنش‌های بانکی یا تشویق به اقتصاد غیر رسمی؟ / به جای حرف زدن، اصلاح کنید


‏… تنها از راه فروش نیروی کار است را نابود کرده و رنج بی‌پایانی را بر آن‌ها تحمیل کند. تورم شتابان همچنین به کشتار پنهان ‏سرمایه‌گذاری در بلندمدت منجر می‌شود و جامعه را تهیدست‌تر می‌کند. به همین دلایل است که مهار و سرکوب تورم شتابان به ‏مهار رنج و درد انسانی تشبیه شده و اکنون بیشتر کشور‌های جهان به سلاح مهار تورم تجهیز شده و نرخ تورم جهانی به طور ‏میانگین زیر پنج درصد است. در ایران و چند کشور دیگر مثل نیجریه و ونزوئلا، اما نرخ تورم دورقمی همچنان پابرجاست و نهاد ‏دولت در مهار تورم ناتوان شده تا روزی که دخل و خرج دولت از تعادل و توازن دور است و خرج آن بیشتر از دخلش است و این ‏کسری از راه‌های منجر به رشد نقدینگی تامین می‌شود. باید انتظار داشت نرخ تورم بالا در ایران به کشتار امید و آرزو‌های ‏شهروندان ادامه دهد. تنها جایی که سرکوب توصیه می‌شود، سرکوب شتابان شدن نرخ تورم است که می‌تواند از دامنه و ژرفای ‏ایرانیان بکاهد. اکنون نمایندگان عضو مجلس یازدهم که در ۲۰ روز تازه سپری شده بار‌ها و بار‌ها درباره تنگنا‌ها و کاستی‌های ‏لایحه بودجه سخن گفته و هنوز می‌گویند، بهترین فرصت را در اختیار دارند تا به رای‌دهندگان نشان دهند که دارای دانش و ‏تخصص کافی برای اصلاح یکی از مسائل بسیار بااهمیت کشورند. برای سرکوب تورم از مسیر بودجه دو راه بیشتر وجود ندارد؛ ‏یک راه این است که هزینه‌ها را کاهش دهند و به همین ترتیب از درآمد‌های خیالی بکاهند یا اینکه نشان دهند برخلاف سلیقه دولت ‏راه‌هایی برای کسب درآمد وجود دارد که دولت آن‌ها را به دلیل فقر دانش ندیده است. اگر نمایندگان مجلس یازدهم بتوانند راهی برای ‏مهار تورم پیدا کنند که به فکر دولت نرسیده است، بزرگ‌ترین اصلاح را در بودجه انجام دهند و صد‌ها بار بهتر از این است که از ‏صبح تا شب علیه بودجه حرف بزنند. خوب است اعضای مجلس به نتیجه حرف‌ها و سخنان خود در این روز‌ها خوب فکر کنند و ‏بدانند که شهروندان و علاقه‌مندان آن‌ها را داوری خواهند کرد. ‏


مالیات بر تراکنش‌های بانکی یا تشویق به اقتصاد غیر رسمی؟ ‏

پیمان مولوی در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان مالیات بر تراکنش‌های بانکی یا تشویق به اقتصاد غیر رسمی؟ ‏ نوشت: ‏چند روز قبل در رسانه‌ها از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه طرحی را مبنی بر دریافت مالیات از تراکنش‌های بانکی ارایه ‏کردند که در جای خود جای تعمل بسیار داشت! ‏
اینکه چرا وقتی کفگیر درآمدی به ته دیگ می‌خورد در هر چند سال چنین طرح‌هایی مطرح می‌شود ریشه در عدم درک مشکلات ‏اقتصادی ایران دارد. ‏
اقتصاد ایران متوسط ۱۰ سال گذشته رشد اقتصادی صفر درصد داشته است و رفع تحریم‌ها و رشد‌های بالای بعد از برجام هم ‏نتوانست این توازن را به سمت رشد مثبت حرکت دهد، حال سوال این است که چگونه می‌خواهیم در اقتصادی که رو به جلو ‏حرکت نمی‌کند درآمد‌ها را به گونه‌ای افزایش دهیم که موجب غیر رسمی شدن بیشتر اقتصاد ایران نشود. ‏

با ویروس ‏و میکروب شایعه و اتهام چگونه برخورد کنیم؟ /مالیات بر تراکنش‌های بانکی یا تشویق به اقتصاد غیر رسمی؟ / به جای حرف زدن، اصلاح کنید
چنین پیشنهاد‌هایی در فضای اقتصادی ایران و پیدا کردن موافقانی برای خود می‌تواند چندین تاثیر مستقیم بر اقتصاد ایران داشته ‏باشد که عبارتند از:‏
اول - تسریع اقتصاد و تراکنش‌های غیررسمی و با پول نقد
ب - آسیب به فعالیت‌هایی که با حجم بالای تراکنش روبه‌رو هستند همانند شرکت‌های فعال در حوزه تراکنش
ج - کند کردن تحول دیجیتال در اقتصاد ایران که هنوز با متوسط جهانی فاصله دارد
د - ایجاد کسب و کار‌هایی که به دنبال راهکار‌هایی برای دور زدن این طرح هستند
کافی است به اقداماتی مشابه این طرح‌ها را در اقتصاد ایران رصد کرد و نتیجه آن‌ها را دید! ‏
به نظر می‌رسد صحبت در خصوص مالیات و روش تامین آن نیازمند دانش است و اگر خود آن را نداریم بهتر است از مشاوران ‏استفاده نماییم، مالیات‌ها تعاریف مشخصی در اقتصاد دارند و متخصصان باسواد و کاردان در حوزه مالیاتی کم نیستند. ‏
البته این موضوع را می‌توان از رویکردی دیگر نیز بررسی کرد که چرا اقتصاد ایران به جای کاستن از مصارف بودجه و بهره ‏ور‌تر کردن خود همواره به دنبال کندن از بدن نیمه جان اقتصادی است که ۱۰ سال است در جا زده است. ‏
وقتی صحبت از کاستن مصارف میشود همه دیگری را نشانه می‌روند در صورتی که منظور تمام ردیف‌های بودجه است! مثلا ‏آیا طراح دریافت مالیات از تراکنش‌های بانکی حاضر به کم شدن درآمد خود خواهد بود؟
یا بسیاری از مدیران و معاونان سازمان‌ها آمادگی کاهش ٣٠درصد - درآمد خود را دارند؟! اینجاست که شما با استقبال روبه‌رو ‏نمی‌شوید و همه به فکر بیشتر کردن درآمد‌ها می‌افتند آن هم از بدترین نوع آنکه مخل توسعه اقتصادی است. ‏
در بسیاری از کشور‌ها این مشکلات سالهاست حل شده است، در نروژ، فنلاند، چین، اندونزی، مالزی، امارات و... ‏
نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است درک این موضوع است که بدون رشد اقتصادی و درجا زدن حتی افزایش مقطعی ‏درآمد‌های بودجه‌ای نیز ناتوان از روند فرسایش اقتصادی نخواهد بود و عاقبت آن ورشکستگی اقتصادی است. ‏

با ویروس ‏و میکروب شایعه و اتهام چگونه برخورد کنیم؟


عباس عبدی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه اعتماد با عنوان ویروس اتهام نوشت: چندی پیش یکی از دوستان مطلبی را که ‏در فضای مجازی منتشر شده بود برایم فرستاد؛ مطالبی عجیب و غریب علیه سوابق خانوادگی یکی از اعضای کابینه. متاسف شدم.

 

‏از این جهت که یا این اتهامات دروغ است یا حقیقت دارد. اگر حقیقت دارد وای به حکومتی که چنین سوابقی از مدیران عالیرتبه‌اش ‏موجود است و کسی نمی‌داند، حالا هم که منتشر شده اقدامی علیه او نمی‌شود و اگر حقیقت ندارد، وای بر جامعه‌ای که حتی مدیران ‏عالیرتبه آن از گزند اتهامات بی‌اساس مصون نیستند چه رسد به افراد عادی و بدترین حالت این است که چنین اتهاماتی زده شود ‏ولی هیچ مرجعی برای تعیین صحت و سقم آن وارد عمل نشود، تا اگر درست است اقدامی علیه آن مدیر کنند و اگر دروغ است، ‏اتهام‌زننده را مجازات کنند. در پی دیدن آن خبر برای یکی از نزدیکان آن مقام پیام فرستادم که چرا در این باره اقدامی نمی‌کنید؟ ‏زنگ زد و با ناراحتی گفت، به جایی نمی‌رسد. تاکنون ده‌ها دروغ علیه ما گفته‌اند، با اسم و رسم. شکایت می‌کنیم، ولی رسیدگی ‏نمی‌شود. زیاد صحبت کردیم. گفتم ساختاری که با کارگزاران خودش چنین است با دیگران چگونه است؟ اکنون پرسش مهمی پیش ‏روی نهاد تامین‌کننده عدالت است. به نظر من حتی اگر این فرد شکایت هم نکند، وظیفه دستگاه عدالت است که مستقیما وارد ماجرا ‏شود و صحت و سقم ادعا‌ها را رسیدگی کند، چون این ادعا‌ها ناظر به مساله‌ای عمومی است.

با ویروس ‏و میکروب شایعه و اتهام چگونه برخورد کنیم؟ /مالیات بر تراکنش‌های بانکی یا تشویق به اقتصاد غیر رسمی؟ / به جای حرف زدن، اصلاح کنید

هنگامی که تا این حد بی‌پروا اتهامات ‏مهمی را علیه یک نفر در دولت مطرح می‌کنند، نمی‌توان ساکت بود و از کنارش رد شد. اگر به یک مقام دولتی گفته شود که دزد ‏است، دستگاه قضایی باید رسیدگی و حکم کند. نمی‌تواند ندید بگیرد و رسیدگی را منوط به شکایت یکی از طرفین کند. چون اگر ‏دزد است باید مجازات و برکنار شود و اگر نیست، باید مفتری را مجازات کرد و اعتماد مردم را به مدیران جامعه حفظ کرد. ‏بصیرت اجتماعی همین است. یعنی افکار عمومی در برابر ادعا‌ها به یک داوری روشن برسد. این کار را مردم نمی‌توانند انجام ‏دهند، هر کسی که حوصله و توان رسیدگی به این اتهامات را ندارد. پس باید مراجع قضایی و حقوقی با اختیارات قانونی خود، آن ‏را رسیدگی کنند و جامعه را از سردرگمی بیرون آورند. ریشه اصلی بی‌اعتمادی مردم که روزبه‌روز هم بیشتر شده است.. ‏

‏ از فقدان چنین سازوکاری است؛ سازوکاری که فصل‌الخطاب باشد و ادعا‌ها را به درستی و شفاف رسیدگی کند و در نهایت حکم ‏قانونی بدهد. در فضای موجود حتی اتهامات واقعی نیز شنیده نمی‌شود و به قول معروف فرق میان دوغ و دوشاب از میان می‌رود. ‏متاسفانه دستگاه قضایی و ضابطین آن بیشتر در پی رسیدگی به اتهاماتی هستند که متوجه بخش خاصی از رفتار‌ها است در حالی ‏که فضای عمومی جامعه ایران به وسیله همین شایعه‌پراکنی‌ها تخریب شده است. اگر محیط آلوده به میکروب یا ویروس باشد، باید ‏همه مبتلایان را درمان کرد و رسیدگی به چند بیمار خاص مشکلی را حل نمی‌کند، چون آلودگی گسترده وجود دارد. تبعیض در این ‏مساله و عدالت قضایی، روح و روان جامعه را خط‌خطی می‌کند. بنده به عنوان یک شهروند نمی‌دانم که این اتهامات درست است یا ‏غلط؟ البته به لحاظ منطقی اصل را بر برائت می‌دانم و برحسب قراین حدس می‌زنم که دروغ است، ولی هنگامی که یک اتهام در ‏سطح عمومی منتشر می‌شود، ماجرا تفاوت می‌کند. باید آن را رسیدگی کرد. عدم رسیدگی به معنای تن دادن به انتشار آزاد ویروس ‏و میکروب شایعه و اتهام است و خطر این ویروس از کرونا و هر ویروس یا میکروب دیگری بیشتر است. ورتر کردن دولت‌ها و در ‏نهایت کوچک شدن آن‌ها التیام خواهد یافت و نه افزایش درآمد. ‏/ع

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار