تابناک / رشت- شهرداری رشت در بودجه سال آتی خود خرید عمارت قدیمی «حنانی» را کددار کرده تا با خرید این عمارت آن را به موزه مشروطه رشت اضافه کند.
خبرگزاری مهر، گروه استانها- مهری شیرمحمدی: زمانی که شهرداری رشت بودجه پیشنهادی سال ۹۸ خود را به شورای شهر ارائه داد یکی از بندهای آن اختصاص بودجه برای خرید عمارت حنانی بود که چندین سال وعده این کار به مالک آن داده شده بود. بنای فاخری که الگوی معماری روسی و بومی و محلی گیلان را توأم با هم دارد. اگرچه اعتبار کددار شدن خریدن این عمارت منوط به اعتبارات پروژه های بازآفرینی شهر رشت است اما باز جای امیدواریست پس از مرمت، این عمارت نیز به خانه تاریخی «خلیل رفیع» که قرار است موزه مشروطه شود اضافه خواهد شد.
به همین منظور برای بازدید از این عمارت تاریخی مهمان «فرشته حنانی» و کوچه سیگارودی در یکی از محلههای قدیمی رشت شده و پای صحبتهای مالک عمارت نشستم. کوچه سیگارودی، معبری باریک و عریض است که به یک بن بست ختم می شود. تابلوی نام کوچه در یک قاب رنگ و رو رفته بر دیوار قطور با آجرهای قرمز نصب شده که شاخههای درخت رز از روی دیوار خانهای متروک مانع خواندن آن می شود.
خانهای با قدمت طولانی در میان یکی از کوچههای باریک شهر رشت
آدرس خانه حنانی را از مغازه داران حریم بازارچه خواهر امام می پرسم، مغازههایی که کارشان خرید و فروش لوازم کهنه و دست دوم است. از ابتدا تا انتهای کوچه سیگارودی خانههایی با معماری بومی گیلان زیاد دیده می شود.
«فرشته حنانی» در میانه کوچه سیگارودی کلید به دست منتظر من است. فعال زیست محیطی که مالکین هر خانه را از ابتدا تا انتهای کوچه نام می برد، او کودکیش را در همین معبر باریک به جوانی و میانسالی رسانده و مدتی نیز با همسر و فرزندش در عمارت پدری زندگی کرده است.
از شاخههای شکسته اش می شود فهمید همان کاج سوزنی کهنسال خانه رفیع، اولین شهردار رشت در میدان صیقلان استدرخت بلند میانسالی از ابتدای بن بست پیداست. فرشته حنانی درخت را نشان می دهد و میگوید «این سرو خانه خلیل رفیع است». از شاخههای شکسته اش می شود فهمید همان کاج سوزنی کهنسال خانه رفیع، اولین شهردار رشت در میدان صیقلان است. یادم است، تندباد زمستان گذشته، برخی از شاخههای تنومندش را شکست و روی سفالهای قاشقی سقف خانه انداخت.
فرشته حنانی کلید را در قفل زنگ زده درب آهنی انداخت و در با صدای گوشخراشی باز شد. او می گوید: «در خانه اول چوبی بود، مجبور شدیم برای امنیت در را عوض کنیم.» ورودی خانه به حیاط خلوت کوچکی باز می شود. مقابل در، راه پلهای است که به تالار طبقه دوم می رود. غلام گردش (تالارهای دورتا دور خانههای گیلان به غلام معروف بود) این عمارت اعیانی با ۳ تالار متصل به هم، جریان هوا را در تمام فضای خانه به جریان می اندازد.
وی زمانی که نگاه مشتاق مرا به بنا می بینید توضیح می دهد: شاخصه بناهای دوره قاجار، وجود ۳ حیاط در ۳ جبهه با کارکردها و اندازههای متفاوت بوده است. به حیاط مرکزی می رویم، حوض خانه نشان میدهد سالهاست بی ماهی است. کنار چاه آب حیاط چوب بلندی «کِردِخاله» قرار دارد و خزههای بسته برروی آن نشان می دهد سالهاست رنگ دلو چاه را به خود ندیده است. بخشی از سفال دیوار جبهه جنوبی حیاط و اتاق کناری حیاط فروریخته است.
حنانی می گوید: سال ۸۱ به علت بارش برف شدید این قسمت از دیوار حیاط فروریخت. انتهای حیاط ایوانی با ستونهای بلند روسی بود، ستونهای چوبی که خراب شده و سقف و سفال نیز فروریخته است.
عمارت با وجود قدمت ثبت میراثی نشده
وی درباره پدرش «محمد حنانی» می گوید: پدرم در بازار رشت حجره داشت. سال ۱۳۷۰ بود که به رحمت خدا رفت و بعد از فوت پدر، مادرم چند سالی در این عمارت تنها زندگی میکرد بعدها زمانی که زندگی در این خانه برایش سخت شد منزل دیگری در نزدیکی خانهام برایش تهیه کردیم و او از اینجا نقل مکان کرد. تا زمانی که مادرم ساکن این عمارت بود، وضعیت خانه بسیار خوب بود تا همین چند سال پیش که هر سال سفالچین و حلب زن می آمدند و خانه را مرمت می کردند اما زمانی عمارت را به مستاجر دادیم تا بیشتر به خانه رسیدگی کند که متاسفانه به سال نرسیده ویرانهای به ما تحویل داد.
حنانی «رَفِ» دیوار حیاط را نشان میدهد و می گوید: قبلا بین این خانه و خانه مجاور (خلیل رفیع) دیوار نبود و مالکان هر دو عمارت به راحتی تردد می کردند. رف این حیاط نشان می دهد این دیوار متعلق به خانه زین العابدین است. این عمارت از قدمت زیادی برخوردار است چیزی که یادم می آید در زمان کودکی به پشت بام خانه می رفتم، آنجا ستونی بود که سال ساخت عمارت به صورت کتیبه ای نوشته بود. پدرم خانه را از نوههای زین العابدین اخوان خرید. شش سال داشتم که به این خانه نقل مکان کردیم. فکر می کنم معین پورعباس، نوه دختری اخوان مالک بود.
درکنار هم به حیاط سوم این عمارت رفتیم که همانند حیاط مرکزی اینجا هم طبقه دوم عمارت یک تالار چوبی با ستونهای بلند داشت. وی در چوبی انتهای حیاط را به من نشان می دهد و می گوید: بچه که بودیم از همین در می رفتیم خانه پورعباس. داماد اخوان آدم با سلیقهای بود، سنگ فرش حیاط را دست نزد و باغ حیاط را همیشه گلکاری می کرد و لای سنگفرش کف حیاط را هم گلهای بنفشه می کاشت. حیاط خانه ما هم سنگفرش بود، ولی بعدها پدرم موزاییک کرد. حوض هم عمیق تر بود برای آنکه بچهها در حوض نیافتند، عمق حوض را کم کرد.
این چند سال که خانه خالی بود، متاسفانه دزدها تمام اشیای قابل برداشت اعم از شیرهای آب، لامپ و حتی سیم های برق را دزدیده اندحنانی مرا به داخل عمارت دعوت می کند و از تاریکی فضا عذر می خواهد و می گوید: این چند سال که خانه خالی بود، متاسفانه دزدها تمام اشیای قابل برداشت اعم از شیرهای آب، لامپ و حتی سیم های برق را دزدیده اند. اتاقهای تو در تو، سالن مرکزی طبقه بالا، شومینههای داخل اتاقها و ستونهای چوبی روسی و رفهای بالای اتاقها همه و همه نشان از قدمت این بنا دارد.
حنانی نگران وضعیت خانهای است که کارشناسان تخمین می زنند بیشتر از ۱۲۰ سال قدمت دارد. اگرچه بنا هنوز ثبت میراثی نشده ولی مالک این عمارت نمی خواهد ملک نوسازی شود.
وی در همین باره می گوید: زمانی که شهرداری رشت عمارت رفیع را خرید، چندین بار به شهرداری پیشنهاد دادیم ملک مجاور را نیز بخرد. آن زمان خانه در وضعیت بسیار خوبی بود. اما هر بار اعضای شورا فقط وعده دادند.
حال که شهرداری رشت بودجه پیشنهادی سال ۹۸ را به شورا ارائه کرده و در آن اعتباری برای خرید این عمارت در نظر گرفته شده باید دید این عمارت خریداری می شود یا نه.