تهران- ایرنا- در ایران، شهرداران از سوی مردم و به واسطة اعضای شوراهای شهر انتخاب می‌شوند. این امر به معنای توکیل و سپردن امانتی است که مردم به شهرداران و نهادهای زیرمجموعه داده‌اند تا بدون فوت وقت و با اعمال قدرت و استفاده از درآمدها و امکانات متعلق به عموم شهروندان، به تمشیت امور و بهبود شرایط زیستی و توسعة شهری اهتمام ورزند.
کد خبر: ۶۸۸۷۵۰
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۹ 09 December 2018

به گزارش «تابناک تهران»؛ سید مسعود رضوی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات، نوشته است: مهمترین نهاد در نظامت و مسئولیت امور جاری و برنامه‌ریزی در شهرهای جهان، شهرداری است و در کلانشهرهای ایران، به ویژه تهران، انجام کارها و سروسامان دادن به امور متنوع شهری کاریست دشوار؛ در حقیقت شهرداری به مانند دولتی است که با حساسترین امور روزمرّه و حیاتی شهروندان سروکار دارد. اموری که تأخیر و سهل‌انگاری در آنها جایز نیست و سلامت و عمر و نظم و امنیت شهروندان را می‌تواند تضمین کند یا به مخاطره اندازد.

در ایران، شهرداران از سوی مردم و به واسطة اعضای شوراهای شهر انتخاب می‌شوند. این امر به معنای توکیل و سپردن امانتی است که مردم به شهرداران و نهادهای زیرمجموعه داده‌اند تا بدون فوت وقت و با اعمال قدرت و استفاده از درآمدها و امکانات متعلق به عموم شهروندان، به تمشیت امور و بهبود شرایط زیستی و توسعة شهری اهتمام ورزند. البته بر اساس قوانین و ضوابط جاری و موضوع‌هایی که همگان بر آن توافق دارند.

این صورتبندی کلی، البته مسایل را تا حدی ساده می‌کند. اما می‌دانیم که چه موانع بزرگی معمولا در راه نظم و انضباط و بهکرد و حتی حفظ شرایط موجود و جاری دیده می‌شود. معمولا شهرداران باید برای تحکیم جایگاه خود بکوشند و از آسیب‌سیاسی در رقابت میان جریانها و جناح‌های مختلف برکنار بمانند. متاسفانه رقابت سیاسی در ایران به مدیریت شهری کشیده شده و گاهی این صدمه‌های سیاسی در کشور و شهرهای ما، بارها به شوراها و منتخبانشان برای مدیریت شهری لطمه‌های بزرگ وارد کرده است.

حتی شنیده شده که شهرداری سکوی رسیدن به رئیس‌جمهوری است و می‌دانیم که این نگاه البته واقع‌بینانه و مترقی نیست، حتی واپس گرایانه و غیرمسئولانه است. گاهی نیز تفسیرهای شاذ از قانون و ایجاد موانع و معضلات غیر ضروری نظیر آنچه در مورد سپنتا نیکنام هموطن زرتشتی عضو شورای شهر یزد رخ داد، مشکلاتی ایجاد کرده است، که البته در کلیت نظام تصمیم‌سازی تغییر کرده و رفع شده است. از این نوع مشکلات و نگرشها کم نداریم و حتی با تورم آن روبه‌رو هستیم، اما باید مملکت و شهر و شهروند ایرانی از این مرحله عبور کند.

یک نقد دیگر به مجموعه نظام تصمیم‌گیری و حتی قوانین می‌توان وارد کرد که فرایند ناروشنی در باب نظام اداری و مالی شهرداریها موجود است و به شهرداری به چشم دستگاهی درآمدزا و منشأ انباشت دارایی و ثروتهای نهان، نظیر املاک و جوازاتِ مشاغل و مجموعة متنوعی از مالیاتهای خودرو و کسب و غیره نگریسته می‌شود، درحالی که هیچ گروه و مجموعه‌ای نه باید و نه می‌تواند در این حیطه به چشم خزانه و صندوقی به غیر از مخارج و سرمایه‌گذاری شهری بنگرد.

این در مورد تهران و شهرهای بزرگ و کوچک کشورمان بیش از هرجای دیگر در جهان مصداق دارد. زیرا انباشت مشکلات و نیاز به بهسازی و نوسازی و روانسازی حوزه‌های مختلف زیستی و مناسبات شهری، حفره‌های عظیمی ایجاد کرده که به سختی پر خواهد شد و تنها با کار و مشقت و مسئولیت بسیار زیاد ممکن است موانع موجود از پیش رو برداشته شود و باید چنین شود. بینش بورس و دلالی بزرگترین مانع در این راه دشوار خواهد بود. آنچه تحت عنوان تراکم فروشی و واگذاری مستقیم و نیابتی فضاهای موجود و ناموجود در شهری مثل تهران رخ داده و خرج اموری بجز حمل و نقل و تفکیک مکانیزه زباله و بهبود آب و هوای شهر و حفاظت از مواریث شهری و آموزش نظام شهروندی و افزایش امنیت روانی و جانی و اجتماعی و... شده، بدون شک یک انحراف بزرگ و یک خطای نابخشودنی است که نسلها باید تاوان آن را بپردازند و جبران هم نخواهد شد.

نقدها و اندرزهایی که دوهفته پیش در خطبه‌های نماز جمعه تهران در این زمینه ابراز شد بسیار تکان‌دهنده بود اما این امید را ایجاد کرد که اوّلاً مسئولان وقت در باب سوء‌تدبیر و مخارج هنگفت بازپرسی شوند و پس از این، شیوه‌های تجاری و دلال مسلکانه از نظام مدیریت شهری رخت بربندد تا مدیریت علمی و نگاه اخلاقی و شهروند‌محور و به ویژه محیط‌زیستی بتواند شرایط متعالی و مناسبی برای زندگی در شهرها ایجاد نماید.

نکتة دیگری که به مسئولان و جریانهای سیاسی کشور مرتبط است، جفایی است که با معطل کردن مدیریت شهری و ایجاد برخی موانع غریب در کلانشهر پیچیده‌ای مثل تهران ایجاد می‌شود. مردم در انتخابات با صف‌کشیدن و احساس تعهد و رفتار سیاسی والا‌ منشانه‌ای شرکت کرده‌اند. همواره حق مردم بر عهدة حکومتها و دولتها بیشتر بوده و مشروعیتی که نظام سیاسی از طریق حماسه‌های مردم کسب کرده، غیر قابل وصف است، اما مانع تراشیها و طول و تفصیل و اضطراب در امور جاری از سوی برخی نهادها و جریانهای رقیب در سیاست قابل درک نیست.

مردم گناهشان چیست که مایلند تحول در مدیریتها پیش‌آید و اگر این اتفاق افتاده بود شاید تراکم‌فروشی و انباشت سازه‌هایی با ضریب ایمنی پایین یا نابودی باغات و فضای سبز ودیرین یا انهدام برخی سازه‌های تاریخی و فرهنگی رخ نمی‌داد. حالا نباید به دلیل رویکرد متفاوت از مردم انتقام گرفت و مدیریت در شهری مثل تهران که لحظه به لحظه باید رصد و انتظام شود به تاخیر و آشفتگی افکنده شود. این مسایل البته رویکردی به گذشته و درد دل نیست، بلکه عبرتی است برای حال و آینده.

اینک که شهردار جدید پایتخت مستقر شده و تهران در زیر بار خستگی و فرسودگی و آلودگی دچار لطمه‌های بزرگ شده است، باید همه بکوشند تا تغییرات لازم و امکانات مناسب در اختیار شهر و شهروندان قرار گیرد. شهرداری که با مترو و دوچرخه در شهر تردد می‌کند، می‌داند که مردم در سطح شهر برای تردد و انجام امور اولیه چقدر مشکل دارند و چه هزینه‌های مادی و جسمی و زمانی می‌پردازند. هنگام تغییر همین حالاست و حتی بسیار دیر شده و همه باید همکاری کنند تا از این معبر تاریخی بگذریم.

ما نیز درباره مهمترین مشکلات اصلی و اساسی شهر در ادامه و یادداشتهای بعدی سخن گفته و پیشنهادهایی به سهم خود خواهیم داد.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار