بر ‌اساس آخرین گزارش متخصصان اقلیمی سازمان ملل متحد، دگرگونی آب ‌و‌هوایی جهان آن‌چنان سیری هراسناک یافته که اگر دولت ‌ها و ملت‌ ها دست به کار نشوند و اقدام عاجلی انجام ندهند تا سال 2040 میلادی زیست بشر و جهان شاهد وضعیتی آخر الزمانی خواهد بود.
کد خبر: ۶۶۵۳۷۷
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۷ 09 October 2018

درست مانند آنچه در کتب مقدس از پایان جهان ترسیم شده البته این اتفاق به شکلی مادی و عینی رخ خواهد داد. آنچه در این گزارش قابل بررسی و تامل است اینکه داده‌های جدید این گزارش فاکت‌های قبل را نقض می کند، به این نحو که عواقب فوری تغییرات اقلیمی بسیار زودتر از آنچه تصور می‌شد، یعنی تا 2040 رخ خواهد داد.
براساس این گزارش که براساس 6هزار پژوهش علمی صورت پذیرفته است، اگر نرخ انتشار گازهای گلخانه‌ای به شکل کنونی ادامه یابد،‌ جو زمین تا 2040 به اندازه 1,5 درجه سلسیوس (2,7 درجه فارنهایت) گرم‌تر از دمای جو پیش از انقلاب صنعتی خواهد شد. همین میزان افزایش درجه حرارت برای فرورفتن ساحل‌ها زیر آب و وقوع خشکسالی شدید و تعمیق فقر کافی است.

دیگر برای کسی شکی باقی نمانده که وضعیت اضطراری زیست‌محیطی امروز کره‌ زمین، که حیات همه جانداران ازجمله انسان را به خطر انداخته است، ریشه در سیستم اقتصادی دارد که در دو سده اخیر حاکمیتش را بر جای جای جهان گسترانیده است. از این رو پرداختن به موضوع محیط زیست نمی‌تواند یک تامل سیاسی نباشد. براساس نظر متخصصان اقلیمی نگارنده گزارش مذکور، پیشگیری از عواقب گرم ‌شدن جهانی اما فقط روی کاغذ ممکن است،‌ اما احتمالاً به لحاظ سیاسی ناممکن خواهند بود. خروج آمریکا از معاهده پاریس واضح‌ترین دلیل بدگمانی متخصصان و کارشناسان این حوزه است.

نقش ایران در آلایندگی زمین
بر اساس گزارش‌های ارائه شده توسط مرکز تحقیقاتی مشترک اتحادیه ارو‍پا در سال 2017، ایران در انتشار گازهای گلخانه ای جایگاه هفتم را به خود اختصاص داده است. 19 مرداد همین امسال بود که عیسی کلانتری معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست اعلام کرد اگر قوانین محیط زیست در ایران اجرا شوند، 80 درصد از صنایع ایران تعطیل خواهند شد. 

به گفته کلانتری این صنایع شامل نیروگاه‌ها، پالایشگاه‌ها و حتی صنایع تولید مواد غذایی است. رئیس سازمان محیط زیست گفته است: «عمل به قوانین، مسائل اقتصادی را تحت تاثیر قرار می‌دهد زیرا در بسیاری از مسائل صنعتی و اقتصادی ارزیابی‌های محیط زیستی انجام نشده است.» او از اصفهان مثال آورده و گفته: «اصفهان آبی برای خوردن و شرب ندارد اما صنایعی در اصفهان مشغول فعالیت هستند که میزان مصرف آب آنها بسیار بالا است.» معاون رئیس جمهوری اسلامی یادآوری کرده که همه رودخانه‌های کشور خشک شده‌اند و میزان متوسط آب در 30 سال گذشته از 1,6میلیارد مترمکعب به فقط 6 میلیون مترمکعب رسیده است. پیش از این عیسی کلانتری با صراحت اعلام کرده بود که آب تا 50 سال آینده در ایران تمام می‌شود.

گرچه تخریب محیط‌ زیست به زندگی همه اجتماعات ضربه می‌زند، اما کسانی که سهم کمتری از منابع دارند بیشتر از بقیه خسارت می‌بینند. در سال 2004 موسسه منابع جهانی (WorldRecourses Institute) در گزارش خود نوشت: «مدیریت محیط‌ زیست باید منافع فقرا را در نظر بگیرد، چون آن‌ها بیش از دیگران در معرض آسیب‌های تخریب محیط‌زیست هستند و صدایشان کمتر در تصمیمات مدیریتی شنیده می‌شود.»
در همین رابطه همدلی دیدگاه یک متخصص محیط زیست درباره ابعاد فاجعه زیست محیطی در ایران را جویا شد. 

«بهروز بهزاد» به همدلی می‌گوید: از حدود 50 سال ‍پیش که دانشجو بودم هشدار کارشناسان محیط زیست در سطح جهان و ایران به شکلی جدی ارائه می‌شد. چون مخاطب این هشدارها صاحبان صنایع بزرگ و دولت ها بودند طبیعی بود که هشدار درباره فجایع محیط زیستی را جدی نگیرند، گروه های متکی به قدرت وثروت نه تنها این هشدارها را جدی نمی‌گرفتند بلکه تلاش می‌کردند تا از طریق پروپاگاندا چنین سخنانی را فانتزی و نوعی بلغور آن چه غربی‌ها می‌گویند، (به اصطلاح ادای روشنفکران غربی را در آوردن) عنوان کنند؛ چرا که آنها به خوبی آگاه بودند که نظرات کارشناسان درباره فجایع زیست محیطی که اکنون وارد مرحله ای هشدار آمیز شده الگوی توسعه مبتنی بر تخریب طبیعت برای سود بیشتر را هدف قرار داده است.

وی افزود: در سطح جهان گرم شدن کره زمین، آلوده شدن اقیانوس ها و کاهش شدید جنگل ها و... در نیم قرن اخیر موضوعات مورد بررسی متخصصان محیط زیست بوده است، مثلا در آن سال‌ها صنایع عظیم چوب آمریکا رفته رفته داشت جنگل های آمازون را ریشه‌کن می‌کرد. این روند ادامه پیدا کرد تا به نقطه ای انفجار برسیم. یک مثلی در اکولوژی داریم که می گوید هر آنچه را از زمین بگیری، زمین آن را از شما خواهد گرفت. هرچه پیشگیری ها به تعویق بیفتد شدت و عمق و انفجار نهایی فاجعه عمیق ‌تر خواهد بود.

الگوی آمریکایی در محیط زیست ایران
با بهزاد موضوع ایران و سهم بزرگ کشورمان در آلایندگی را مطرح می‌کنم و از او می پرسم اگر وضع بر همین منوال پیش رود چه آینده ای در انتظارمان خواهد بود که چنین پاسخ می دهد: در چهل سال اخیر سیاست ها ضد محیط زیستی بوده و آلودگی نهایت خود را به طبیعت و محیط زیست کشور تحمیل کرده است. از آنجایی که دو سوم کشور ما کوهستانی و یک سوم آن دشت و بیابان های لم یزرع است، مسلما به تغییرات اقلیمی حساسیت بیشتری نشان خواهد داد. کما اینکه در حال حاضر هم شاهد آغاز بحران ناشی از تغییرات اقلیمی در ایران هستیم که یکی از پیامدهای آن مهاجرت های زیادی است که از مناطق جنوبی به شمال کشور در حال انجام است. 

متاسفانه سیاست‌ گذاران محیط زیستی در کشور ما با الفبای محیط زیستی آشنا نیستند و اساسا محیط زیست که در حال حاضر یکی از ابرچالش های پیش روی کشور است، در اولویت دولت نیست. اگر نقدی هم کنیم به ما انگ غرب‌زدگی می زنند در حالی که خود سیاست گذاران الگویی که برای توسعه در نظر گرفتند الگوی توسعه آمریکایی است که البته از قبل انقلاب انتخاب و اجرایی شد! الگوی آمریکایی الگویی مبتنی بر سود و تخریب است که پیش‌تر توضیح دادم. 

اینکه پالایشگاه را کنار یک تالاب بسازید و به مسائل محیط زیستی توجه نکنید یکی از مصداق‌های چنین سیاستگذاری است. این کارشناس محیط زیست ادامه می دهد: در 40 سال گذشته کار من پژوهش و تحقیق بوده است برای اینکه دین‌ام را برای ایرانی آباد ادا کرده باشم. در طول این چهل سال هیچ‌گاه مسئولین امر را تا این حد ناآگاه ندیده بودم نسبت به خطری که همه ما مردم ایران را تهدید می کند. همه ما در یک قایق نشسته‌ایم ولی به نظر انگار این قایق در آب ها سرگردان است تاغرق شود! متاسفانه قدرت ما کارشناسان بر نظرات و سیاست‌های غیر اصولی نچربید.

بهزاد می گوید: پس یکی از دلایل ایجاد چنین وضعیتی را می توان در ناآگاهی مسئولان و بخش‌هایی از مردم دید. دراینجا باید تاکید کنم که نقش مردم در مسائل محیط زیستی بسیار مهم و پر اهمیت است. متاسفانه در کنار یک سیستم غیرهوشمند با عرض پوزش باید بگویم که بخش های بزرگی از جامعه ما در زمینه محیط زیست ناآگاهند. این امر دلایل جامعه شناختی بسیاری دارد که در حال حاضر مجالی برای ورود به این بحث نیست.

وضعیت قرمز در ایران
وی افزود: شما بیاید شمال را ببینید با جنگل‌های شمال چه کرده اند. سمی که سی سال است در دنیا ممنوع شده هنوز در ایران کاربرد دارد و مردم آن را در مزارعشان به کار می برند. ما مردمی اطراف کار هستیم. ما برنده جایزه طلا هستیم در اطراف کاری هستیم. فرزندان ما چه گناهی دارند باید به فکر آنها هم باشیم. دلیل دوم را هم باید سیاست‌های اقتصادی غیر اصولی دید.

از بهزاد درباره نتیجه یک تحقیق مبنی بر غیر قابل سکونت شدن شهرهای مهمی در جنوب ایران تا 20 سال آینده می‌پرسم اینکه نتایج این گزارش تا چه اندازه قابل اعتنا است پاسخ می دهد: شما همین الان اخبار را دنبال کنید می‌بینید که وضعیت در برخی استان های جنوب شرقی و برخی مناطق دیگر به مرحله قرمز رسیده است. شاید هم خیلی زودتر غیر قابل سکونت شوند. من 10 سالی می شود که به شمال مهاجرت کردم و اینجا باورتان نمی شود چنان مهاجرتی به شمال آغاز شده که تمام منابع این منطقه در حال اتمام است. 

من فکر می کنم تا 5 -6 سال دیگر برنج ایرانی نخواهیم داشت چون در شالیزارها شروع به برج سازی، ویلا سازی و شهرک‌سازی کرده اند. بهزاد با بیان این که آلودگی و فجایع محیط زیست آلوده بیشتر زندگی طبقات فرودست را تهدید می کند، می‌گوید: همیشه صنایع در حومه شهر ها و نزدیک محل زندگی طبقات فرودست ساخته شده و می شود، چرا که آنجا زمین ارزان است، کارگر دستمزد کمتری می گیرد و در حومه‌ها دفع زباله صورت می گیرد. به عبارتی هراندازه سیستم اقتصاد جهانی جان طبیعت را می مکد صنایع و کارخانجات هم شیره کارگران را می مکند و به همین خاطر است که می بینیم هر اندازه انها بیشتر کار می کنند فقیرتر می شوند! به عبارتی با نگاهی هستی شناسانه به این مبحث به شکل خاصی از رابطه طبیعت و انسان می رسیم. 

معنای طبیعت در اینجا با انسان تحت سیطره که نیروی کارش استثمار می شود در یک راستا قرار می گیرد. منابع طبیعت توسط سیستم اقتصای حاکم بر مناسبات مالی جهان مکیده و کارگر کشورهای توسعه نیافته هم نیروی کارش در قبال بهایی اندک دزدیده می شود. به همین خاطر است که جنبش های محیط زیستی که اکنون در سطح جهان می‌بینیم علاوه برحمایت از محیط زیست اهدافی برابرطلبانه و عدالتخواهانه را دنبال می کنند. 

منبع: روزنامه همدلی

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار