به گزارش تابناک یزد، «محمّدحسین ناصرِ تُرک یزدی»، شاعر شهیر یزدی نیز از جمله شعرای گمنام یا بعضاً کمتر شناخته شدهای است که دارای ذوق ادبی والایی بوده است. او شاعر خوشقریحه و روشندلی بود که تخلّص شعری خود را با نام «ناصر» برگزیده بود.
«ناصر» در سال ۱۲۷۰ شمسی در محله «میدان شاه» یزد چشم به دنیا گشود. نام پدرش «میرزا عباس» بود که در چهار سالگی او را از دست داد. وی در خاندانی که چند نسل آن روحانی بودند، به دنیا آمد و متأسفانه در عنفوان شباب بر اثر حادثه بیماری آبله یا تراخم، بینایی هر دو چشم خود را از دست داد. با این حال، در طول زندگیاش، هیچگاه به بهانه نابینایی دست از تلاش و فعالیت اجتماعی برنداشت و حتی به تأسیس و انتشار هفته نامه «ناصر» در شهر یزد اقدام کرد.
این غزلسرای معاصر در بیشتر مجالس فرهنگی و شعرخوانی حضور مییافت و با دقت و جدیت فراوان به سخنان و شعرهای خطبا و شعرا گوش فرا میداد و با حافظة قوی که داشت آنها را به خاطر سپرده و در ذهن خود جای میداد، تا آنجا که این تلاشها به طبع روان و ذوق لطیف او کمکهای شایانی کرد.
محمدحسین ناصر با وجود نابینایی سالها در کسوت کارمندی در وزارت کشور و وزارت دارایی مشغول به کار بوده است و سرانجام در 18 دی ماه ۱۳۵۶ شمسی و در ۸۶ سالگی بر اثر سکته مغزی، چشم از جهان فانی فرو بست. مزارش در محوطه امامزاده سیدجعفر محمد شهر یزد واقع است. از ایشان چهار فرزند (دو پسر و دو دختر) به یادگار مانده است. «ناصر» در سرایش شعر، پیرو سبک عراقی (پیرو سبک سعدی و حافظ) بود.
او شاعری غزلسرا و شورمند و همراه با روح لطیف ادبی و دارای ذوقی سرشار از شور و سرمستی و سرزندگی بود. اشعارش در شأن و منزلتِ «مقامِ عشق» است و پس از آن به مدح تقدسگونهای از میهن و وطن خود پرداخته و سرانجام از ریا و تظاهر به شدت پرهیز مینمود و از زاهدان ریایی دوری میجُست. نام فامیل پدران و اجدادش «جوانشیر» بود. اجداد وی ساکن نخجوان بوده و از دلاوران سرزمین قفقاز به شمار میرفتهاند. نیای او ریاست ایل جوانشیر را برعهده داشت.
پدربزرگ ناصر، فردی فرهیخته و روحانی و علامهای فقیه و عارفی بزرگ در دوران قاجار به نام «آقا میرزا علی تُرک بود» (فرزند امیر ابراهیم خلیل خان جوانشیر، حاکم قفقاز).
پدربزرگ ناصر، یعنی آقا میرزا علی جوانشیر، در هنگام تجاوز نیروهای روسیه تزاری در شهر نجف اشرف مشغول به تحصیل بود که به دلیل خوی میهندوستیاش، درس را رها و به سرعت خود را به قفقاز رسانید. او در جنگهای روس علیه سرزمین ایران از خود رشادتها بروز داد و پس از پیروزی در مرحله اول جنگهای ایران و روس (که تحت فرماندهی کل عباسمیرزا، روسها را وادار به عقبنشینی کردند)، به شهر نجف مراجعت کرد. علمای نجف به این روحانی جوان لقب «ناصرالاسلام» بخشیدند و نام فامیل «ناصر» از همانجا بر خاندان جوانشیر به صورت پسوند اضافه شد.
از آنجایی که خاندان او از دوران قاجار در یزد سکنی گزیده بودند، پسوند «یزدی» نیز به فامیل وی اضافه شد و خلاصه با نام امروزی «ناصر ترک یزدی» مشهور گردید.
همانگونه که گفته شد، «محمّدحسین ـ ناصر ترک» دارای طبعی لطیف و ذوقی زیباشناسانه بود و در اشعارش از سبک عراقی و به ویژه از طرز سخن سعدی و سبک سرایش حافظ پیروی میکرد.
بجا خواهد بود که یک نمونه از تأثیرپذیریهای اشعار عاشقانة هممضمون، در یک بررسی مقایسهای (از قرون گذشته تا عصر حاضر) را موردبررسی قرار داد.
شعری از این غزلسرای معاصر که در سال ۱۳۰۰ شمسی سروده است:
آن که به گیتی ندیده، دیده مثالش
مست درآمد ز در، گلی به جمالش
لب به لبش بود دوش و دست به گردن
کاش نمیگشت صبح، شام وصالش
ارزش چندان نداشت جان من زار
تا کنم آن شب فدای غنج و دلالش