داود هرميداس باوند تشریح کرد
درست يك هفته بعد از سخنراني دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا با عنوان استراتژي جديد در برابر ايران، روز جمعه ركس تيلرسون، وزير خارجه ايالات متحده امريكا، واشنگتن را به مقصد رياض ترك كرد تا در نشست مشترك همكاري‌هاي عراق و عربستان شركت كند.
کد خبر: ۵۱۳۱۵۵
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۰ 23 October 2017
درست يك هفته بعد از سخنراني دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا با عنوان استراتژي جديد در برابر ايران، روز جمعه ركس تيلرسون، وزير خارجه ايالات متحده امريكا، واشنگتن را به مقصد رياض ترك كرد تا در نشست مشترك همكاري‌هاي عراق و عربستان شركت كند.
 
به گزارش اعتماد، يكي از اهداف اصلي اين سفر، گفت‌وگو در مورد نقش منطقه‌اي ايران عنوان شده‌بود.
 
پادشاهي عربستان سعودي و متحدانش در منطقه، همواره امريكا را كه سال ٢٠٠٣ به قصد سرنگوني دولت صدام حسين به عراق حمله كرده‌بود، به انداختن بغداد در دامن ايران متهم مي‌كردند.
 
به خصوص عقب‌نشيني نيروهاي امريكايي در سال ٢٠١١ از عراق، از سوي منتقدان منطقه‌اي باراك اوباما، واگذاري كامل عراق به ايران عنوان مي‌شد. اما رييس‌جمهور جديد امريكا، بر خلاف سلفش، حاضر به هيچ معامله‌اي با تهران نيست.
 
او درست مانند عربستان سعودي و دوستانش، منتقد جدي توافق هسته‌اي است و از عقب‌نشيني نيروهاي امريكايي از عراق در سال ٢٠١١ به‌شدت انتقاد مي‌كند. داود هرميداس باوند، تحليلگر مسائل منطقه معتقد است كه استراتژي جديد امريكا اين است كه با همكاري دوستان و نزديكانش در منطقه، نفوذ سياسي ايران در بغداد و دمشق را كاهش دهد.
 
به اعتقاد اين استاد روابط بين‌الملل، براي دولت عراق، كشورهاي عربي در اولويت روابط خارجي قرار دارند و اگر منافع‌شان تامين شود، دور شدن از تهران و نزديك شدن به رياض امكان‌پذير است.
 
باوند مي‌گويد كه عربستان با استفاده از اهرم كمك‌هاي مالي براي بازسازي عراق جنگ‌زده، مي‌تواند نظر دولت اين كشور را براي حضور گسترده‌تر رياض در سياست عراق جلب كند.
 
در ادامه، متن كامل گفت‌وگوي «اعتماد» با داود هرميداس باوند، استاد روابط بين‌الملل را مطالعه مي‌كنيد:
 
ارزيابي شما از سفر اخير ركس تيلرسون، وزير امورخارجه امريكا به رياض و به خصوص اثر اين سفر بر مناسبات آينده تهران و بغداد چيست؟

همان‌طور كه ترامپ اعلام كرده‌بود، در قبال ايران برنامه و استراتژي جديدي را در پيش گرفته است. رييس‌جمهور امريكا مي‌گويد كه در اجراي اين استراتژي جديد از همكاري‌هاي كشورهاي دوست و متحد امريكا در منطقه براي كاهش نفوذ ايران در خاورميانه استفاده خواهد كرد. در واقع منظور از دوستان و متحدان، عربستان سعودي و امارات متحده عربي يا در واقع مجموعه شوراي همكاري خليج فارس است. سفر آقاي تيلرسون نخستين گام در اين جهت بود. هدف نهايي فقط اين نيست كه فقط با ايران مبارزه شود، بلكه سياست امريكا اين است كه از طريق تامين منافع كشورهايي كه دوست و متحد حساب مي‌كند، اين اقدامات را انجام دهد يعني به شكلي عراق و سوريه را از حيطه نفوذ ايران خارج كند، كه منافع اقتصادي و سياسي نيز براي اين دو كشور تامين شود. در همين راستا تلاش مي‌كند كه يك رابطه جديدي ميان عراق و عربستان برقرار شود. مبناي اين رابطه تامين نياز اقتصادي عراق بود، به خصوص كه عراق به‌شدت نياز به كمك‌هاي اقتصادي و مالي براي بازسازي پس از سال‌ها جنگ دارد و عربستان مشتاق است در اين زمينه به عراق كمك كند. 
 
همزمان با عراق، امريكا تلاش مي‌كند تا هدف خود براي تشكيل يك حكومت ائتلافي با مشاركت گروه‌هاي ميانه‌رو را پيگيري كند. هدف اين است كه دولت بشار اسد با يك انتخابات در سوريه كنار گذاشته‌شود و گروه‌هاي همسو با امريكا و عربستان در دمشق روي كار بيايد. وقتي بشار اسد كنار زده‌شود، گروه‌هاي مخالف دولت كه تاكنون ايران را به عنوان پشتيبان شخص بشار اسد حساب مي‌كردند، به نحوي ديدگاه دوستانه‌اي نسبت به تهران نخواهند داشت. كمك اقتصادي و مالي به بازسازي سوريه، هم بهانه ديگر عربستان براي ايجاد رابطه تنگاتنگ با دولت احتمالي بعدي سوريه خواهد بود. عربستان به دنبال اين است كه عراق و سوريه را به عنوان پل ارتباطي ايران با لبنان از تهران دور كند. به ديگر سخن هدف رياض نهايتا اين است كه كشورهاي عربي را كه در حيطه نفوذ ايران قرار گرفته‌اند از حيطه نفوذ ايران خارج كند. عربستان اميدوار است كه هدف نهايي عدم حضور ايران در سياست كشورهاي عربي رخ دهد. 
 
اين ظرفيت تا چه اندازه در بغداد وجود دارد كه از ايران دور شود و به دامن رياض بيفتد؟ 

هر يك از كشورها به دنبال منافع خودشان هستند و بر اساس مقتضيات روز سياست‌هاي‌شان را تعيين مي‌كنند. وقتي رياض بپذيرد كه حكومت شيعيان برقرار باشد اما موازنه منصفانه‌اي با سني‌ها ايجاد شود و از سوي ديگر كمك‌هاي مالي و اقتصادي عربستان سعودي به سمت بغداد روان شود، عراق هم مايل به نزديكي بيشتر با عربستان خواهد بود. اولويت بغداد اين است كه روندي را پيگيري كند كه به لحاظ سياسي، اقتصادي و مالي منافع آنها را تامين كند. تنها نگراني بغداد اين بود كه تلاش كشورهاي عربي براي بازگرداندن حاكميت اقليت سني به صورت مطلق در اين كشور باشد. به لحاظ تاريخي چه در دوران عثماني و چه در دوران سرپرستي و قيموميت بريتانيا و بعد از آن تا سال ٢٠٠٣، حكومت مطلق اقليت سني در عراق برقرار بود.
 
سني‌ها كه از سال ٢٠٠٣ به يكباره از مديريت جامعه و قدرت خارج شدند، الان علاقه‌مندند كه به قدرت بازگردند. اگر يك ساز و كار متناسب و متوازن در بغداد ايجاد شود كه هم سني‌ها در قدرت مشاركت داشته‌باشند و در عين حال تناسب قدرت شيعيان با اكثريت‌شان حفظ شود، قطعا عراقي‌ها از آن استقبال مي‌كنند. فراموش نكنيم در بين جمعيت عراق، گرايش‌ها به ناسيوناليسم عربي بسيار قدرتمندتر از گرايش‌هاي مذهبي تشيع است. حتي اگر حاكميت شيعيان در اين كشور نيز حفظ شود و استمرار پيدا كند، باز هم جمعيت اين كشور آمادگي بيشتري براي پذيرش رابطه با كشورهاي عربي و قبول منابع مالي و كمك‌هاي اقتصادي اين كشورها دارند.
 
حيدر العبادي شش ماه ديگر با انتخابات سراسري مواجه است، فكر مي‌كنيد نزديكي‌اي كه در روابط ديپلماتيك دولت او با عربستان سعودي در حال شكل‌گيري است، تا چه حد در بخت او براي ادامه دادن حكومتش در عراق تاثير مي‌گذارد؟ 

از نظر سني‌هاي عراق، قطعا بهبود روابط با رياض بسيار راضي‌كننده خواهد بود. حيدر العبادي، نخست‌وزير كنوني عراق هم احتمالا از پيشنهاد امريكايي‌ها براي ورود گسترده‌تر عربستان سعودي در عرصه سياسي و اقتصادي عراق، استقبال خواهد كرد. اين يك امتياز براي حيدرالعبادي خواهد بود كه سني‌ها در اين مسير به‌شدت از او حمايت مي‌كنند. تمايل بنياني عربستان، حمايت از جمعيت سني عراق است. اگر عبادي اين راه را برگزيند، راي بيشتري براي خود تضمين مي‌كند. يكي ديگر از مسائلي كه در سرنوشت عبادي براي انتخابات پيش رو موثر است اين است كه مساله كردها هم حل و وحدت عراق تامين بشود. چنانچه نتايج رفراندوم اخير بر اثر تلاش‌هاي عبادي باطل اعلام شود و بتواند كه مساله اقليم را حل بكند، قطعا نكته مثبتي به كارنامه‌اش اضافه مي‌شود و شانسش براي انتخاب مجدد به نخست‌وزير عراق افزايش پيدا مي‌كند. 
 
تصور من اين است كه ايران نسبت به موضوع همه‌پرسي كردستان عراق به نوعي اشتباه تاكتيكي داشت چرا كه نيروهايي كه در بازپس‌گيري كركوك نقش داشتند، نيروهاي مورد حمايت ايران بودند، ايران به نظر من بايد موضع خود را نسبت به مساله كردها تا حدي تعديل مي‌كرد. چون اين احتمال وجود دارد كه با نظر امريكايي‌ها عربستان و ديگر متحدانش، نقش عمده‌تري در سياست آينده عراق بازي كنند، در اين ميان ايران نبايد يك متحد قديمي، يعني كردها را به اين راحتي از دست بدهد. كردها الان از سوي ايران نه تنها حمايتي نشدند، بلكه همكاري نزديكي ميان تهران و بغداد صورت گرفت. در نتيجه در كوتاه‌مدت، نگاه كردها به سمت ديگر كشورهاي منطقه مانند تركيه برگردانده خواهد شد. ايران تا دير نشده بايد اندكي موضع خودش را نسبت به كردها تعديل بكند. 
 
با اين اوصاف به نظر مي‌رسد كه پيش‌بيني شما اين است كه در كوتاه‌مدت از نفوذ ايران در سوريه و عراق كاسته شود. درست مي‌گويم؟ 

بستگي دارد به رويدادهايي كه پس از اين رخ مي‌دهد. واقعيت اين است كه الان ما شاهد صحنه‌گرداني امريكا هستيم و به هر حال اين استراتژي جديدي است كه امريكايي‌ها با همراهي دوستانش در منطقه پي گرفته است و هدف آن كم كردن نفوذ ايران در عراق است. حال اينكه اين استراتژي موفق شود يا نه به رويدادهاي بعدي بستگي دارد. به اضافه اينكه روسيه هم بدون ترديد موضعي ملايم و تاحدي همسو دارد. مساله سوريه و عراق براي روسيه هم ابزاري براي رسيدن به منافع ملي است، زمينه‌اي براي بازگشت به ديالوگ‌هاي سازنده با غرب و امتياز‌گيري و امتياز دهي نسبت به غرب است. حتي من معتقدم كه اقدام نهايي در سوريه، بيانيه يا توافقي كه بر سر سوريه انجام خواهد شد با امضاي روسيه و امريكا انجام خواهد گرفت، حالا شايد تركيه را هم به اين دليل كه نقش ميانجي‌گري با گروه‌هاي ميانه‌رو را بر عهده گرفت، در حاشيه اقدام نهايي سوريه مورد اشاره قرار بگيرد. ولي ترديدي ندارم كه به ويژه امريكايي‌ها تلاش مي‌كنند اجازه ندهند كه ايران نقش محوري داشته‌باشد. روسيه هم سابقه تاريخي نشان داده است كه به دنبال منافع و مصالح ملي خودش است. 
 
ايران از سال ٢٠٠٣ تاكنون، سرمايه‌گذاري سياسي و امنيتي زيادي در عراق كرده است، فكر مي‌كنيد كه اين سرمايه‌گذاري‌ها بي‌نتيجه بوده است؟ 

قطعا در كوتاه‌مدت، بغداد سعي مي‌كند عملي بر خلاف منافع و تمايلات ايران انجام ندهد. اگر عبادي به سمت رياض تمايل پيدا كند، در فاز اول تلاش خواهد كرد كه ايران را راضي نگه دارد و تحولات خيلي سريع و دفعي در سياست دولتش رخ ندهد. واقعيت اين است كه به لحاظ اقتصادي تركيه خيلي بيشتر از ايران در عراق سرمايه‌گذاري كرده است، متاسفانه ايران آنچنان كه بايد سرمايه‌گذاري آنچنان زيادي در عراق نداشت. حتي در منطقه اقليم كردستان عراق هم سرمايه‌گذاري‌هاي اقتصادي تركيه نسبت به ايران بسيار گسترده‌تر و وسيع‌تر است. ولي در هر حال دولت بغداد سعي مي‌كند در فاز اول، موضع سرسختانه‌اي عليه تهران نگيرد. 
 
عربستان و امريكا هم سعي مي‌كنند تغييرات را به صورت جزيي و گام به گام انجام دهند و آرام آرام در سياست عراق رسوخ كنند. من فكر مي‌كنم فردي مانند اياد علاوي كه مدتي بعد از حمله امريكا نخست‌وزيري را در عراق بر عهده داشت، يكي از اصلي‌ترين گزينه‌ها براي اجراي استراتژي جديد امريكا با همكاري عربستان در عراق باشد. او طرفدار ايجاد موازنه منصفانه ميان قدرت شيعيان و اهل سنت در عراق است، هم به امريكايي‌ها نزديك است و هم با جمعيت سني عراق روابط دوستانه‌اي دارد. 
 
وزير خارجه امريكا بعد از رياض به سمت دوحه حركت كرد با اين هدف كه در بحران كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس ميانجيگري بكند. به گمان شما احتمال موفقيت امريكا در اين مسير تا چه حد خواهد بود؟ 

امريكا سعي خودش را مي‌كند و شايد تا حدودي موفق باشد، اما عمق شكاف ميان دوحه و رياض بسيار عميق‌تر از اين حرف‌هاست. تا پيش از تحولات خردادماه امسال هم به هر ترتيبي بود، قطر ظاهر رابطه خودش با عربستان را حفظ كرده‌بود. قطر با وجود اينكه كشور كوچكي در منطقه محسوب مي‌شود، اما عملا در مقام رقابت با عربستان برآمده‌بود و در برخي عرصه‌ها هم موفق شده‌بود نقش عربستان را كمرنگ كند. در اين پرونده ممكن است آقاي تيلرسون و دولت امريكا تا حدي بتواند تنش‌ها را تعديل بكند، اما حل جامع و كامل اين تنش‌ها از عهده امريكايي‌ها بر نمي‌آيد. 
 
فكر مي‌كنيد گسترش روابط دوحه با تهران ادامه پيدا كند؟ 
قطر چاره‌اي ندارد، وقتي از طرف همسايگان عرب محدوديت‌هايي برايش ايجاد شود، ناگزير مجبور مي‌شود به ايران نزديك شود. به اضافه اينكه كشورهايي كه رودرروي قطر قرار گرفته‌اند، روي رابطه با تهران حساسيت نشان مي‌دهند، در نتيجه براي تحريك كردن حساسيت آنها هم كه شده، قطري‌ها نسبت به نزديك شدن با تهران دست‌كم در ظاهر بيشتر اقدام خواهد كرد. 
 
اين امكان البته زياد وجود دارد كه امريكايي‌ها هم همگام با عربستان سعودي، امارات متحده عربي و بحرين از قطر بخواهند كه از نزديكي با ايران خودداري كند. به هر حال امريكايي‌ها چون در قطر پايگاه نظامي دارند، تلاش كرده‌اند كه زياد در اين پرونده موضع‌گيري به نفع طرف‌هاي ديگر نكنند، اما در مورد مناسبات دوحه و تهران، اين احتمال وجود دارد كه واشنگتن همسو با رياض از دولت قطر بخواهد كه راه همكاري با تهران را نپيمايد. 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار