کد خبر: ۲۰۱۹۸۸
تاریخ انتشار: ۰۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۴ 25 March 2016

تابناک گیلان: لیست چهره‌های ادبی، که در سال 1394 چهره در نقاب خاک کشیدند.

سال 1394 به پایان رسید. در این سال، بسیاری از چهره‌های ادبی و فرهنگی ما، روی در نقاب کشیدند و از بین ما رفتند. بسیاری از ‌آن‌ها هم بودند که در خاموشی، جهان را بدرود گفتند و حتی بعد از مرگشان هم رسانه‌ها در حد خبری کوتاه، درگذشت آنان را تسلیت گفتند. ادبیات همچنان در سایه‌ی سنگین بی‌عدالتی و بی‌توجهی نفس می‌زند و هر سال با رفتن عده‌ای از چهره‌های فرهنگی این مرز و بوم مواجهیم که به اندازه‌ای که باید حقشان ادا نشد و ما از آنان شرمساریم....

او نیز گذشت از این گذرگاه

وان کیست که نگذرد از این راه

راهیست عدم که هرچه هستند

از آفت قطع او نرستند

عباس بابایی: او در بیست و ششم فروردین ماه سال 1323 در زنجان متولد شد و در تاریخ بیست و ششم اردیبهشت ماه سال 1394 در شهر زادگاهش درگذشت. او در کودکی آثار کلاسیک شاعران آذری زبان را به خاطر می‌سپرد. او ارادت خاصی به زبان آذری داشت و در طول دوران زندگی خود سعی کرد تا رویکردی تازه در شعر آذری زبان به وجود آورد.

یکی از ابداعات او ترجمه‌ی منظوم «نی‌نامه‌»ی مولانا به زبان ترکی بود. از جمله مهمترین آثار او می‌توان به مجموعه شعر «گلیرم»، «آییق گئجه لر» و مجموعه شعر فارسیِ «رد خون بر سنگ» اشاره کرد.

سهیلا بسکی: در سال 1332 در تهران متولد شد و در ششم خرداد ماه سال 1394 در استامبول درگذشت. او که دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی اقتصاد در دانشگاه میشیگان بود، پس از پایان تحصیلات خود به ایران بازگشت و در دانشگاه علوم تربیتی تهران به تدریس مشغول شد ولی انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها را تعطیل کرد و او را به سمت ترجمه‌ی کتاب و نگارش داستان کشاند. یکی از مجموعه‌ داستان‌های او با نام «پاره ی کوچک»، جایزه‌ی اول گلشیری را در سال 1381 گرفت و همچنین مجموعه داستان «بی‌بی پیک» ننیز نامزد دریافت این جایزه شد.

از مهمترین آثار ترجمه شده توسط بسکی می‌توان به «زندگی‌نامه‌ی ویرجینیا وولف» و «آن‌گونه که من زیستم» اشاره کرد.

فتح‌الله بی‌نیاز: او دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی مهندسی برق بود اما ادبیات، بزرگترین مشغله‌ی زندگی‌اش بود. اولین نوشته‌هایش را با نام‌های مستعار در نشریه‌های ادبی و فرهنگی دهه‌ی چهل و پنجاه منتشر کرد. او یکی از پرکارترین نویسندگان نسل بعد از انقلاب بود؛ تا حدی که فهرست‌نگاری کامل آثار او، خودِ کار مشکلی است. شاید او را بتوان از جمله پرکارترین نویسندگان بعد از انقلاب به شمار آورد.

نسرین جافری: این شاعر  در نوزدهم اسفند ماه 1329 در خرم آباد متولد شد و در ششم تیر ماه 1394 درگذشت. او اولین مجموعه شعر خود را در دهه‌ی هفتاد منتشر کرد. در ابتدا آشکارا از فروغ فرخزاد تأثیر پذیرفته بود اما بعدها به زبانی مستقل در شعرهایش رسید. مجموعه‌ شعرهای «زخم سایه و بید»، «رمل هندسی آفتاب‌گردان»، «به سمت هرگز، به سوی هیچ» و «خواب اتم» از آثار به جا مانده از جافری هستند.

عباس حداد کاشانی: در بهمن 1301 در کاشان متولد شد و در 1394 دار فانی را وداع گفت. اشعار فراوان او در موضوع‌هایی مذهبی و آیینی و در رثای بزرگان دین بوده است که محدود به قالب و سبک نمی‌باشد. مهمترین مجموعه آثار او در کتابی با نام «یک کهکشان ستاره» گردآوری شده است. او همچنین ترجمه‌ی منظومی از قرآن مجید دارد که به دلیل شناخت کامل و تسلط بسیار به قواعد شعر فارسی و از طرف دیگر شناخت همه‌ جانبه‌ی قرآن مجید، به دقت و ظرافت بسیار مشهور شده است.

کامران زمانی نعمت‌سرا: در سال 1342 در شهر رودسر متولد و در بیست و پنجم مهرماه سال 1394 در محل زادگاهش درگذشت. او در دانشگاه زبان و ادبیات فارسی خوانده بود. او تحقیقات بسیاری در زمینه‌ی ادبیات فارسی و شاعران و نویسندگان بزرگ ایران زمین انجام داد که حاصلش بیش از پانزده عنوان کتاب و بسیاری مقاله‌های پراکنده بود که در نشریه‌های ادبی و فرهنگی منتشر شدند. او بعدها وارد دوره‌ی دکتری زبان و ادبیات فارسی شد و همزمان کار تدریس در دانشگاه را نیز آغاز کرد. از مهمترین آثار او در زمینه‌ی نقد و پژوهش ادبیات فارسی می‌توان به «غمزه‌ی سحر؛ شرح مشکلات دیوان خاقانی»، «ذره‌ای زان آفتاب؛ شرح مشکلات مثنوی معنوی» و بررسی نقدهایی درباره‌ی اشعار فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری اشاره کرد. نعمت‌سرا همچنین چندین دفتر از خویش را با نام‌های «نیزار آشفته» و «سایه‌های هنوز» منتشر کرده است.

محمدعلی سپانلو: در بیست و نهم آبان ماه 1319 در تهران متولد شد و در بیست و یکم اردیبهشت ماه 1394 در تهران درگذشت. او به مدرسه‌ی دارالفنون رفت که هرچند با آن‌ سال‌های دوره‌ی قاجار تفاوت بسیار داشت، اما هنوز بسیاری از چهره‌های شاخص هنر و فرهنگ ایران در آن روزگار در آن درس می‌خواندند. هنگامی که در خدمت سربازی به اصفهان فرستاده شدع با ابولحسن نجفی و گلشیری و دیگر اعضای جنگ اصفهان آشنا شد و آن جا بود که در کسوت شاعری حرفه‌ای درآمد و اوین دفتر شعرش را با نام «آه... بیابان» در همین دوره منتشر کرد.

از آنجایی که «تهران» مضمون بسیاری از شعرهای اوست، سپانلو را در مقام «شاعر تهران» می‌شناسند. غیر از شعر، منتقد جدی ادبیات فارسی بود و کتاب‌ها و مقاله‌های بسیاری درباره‌ی نویسندگان و شاعران معاصر زبان فارسی نوشت که از میان «نویسندگان پیشرو ایران» یکی از مهمترین آثار اوست. ترجمه‌های او از ادبیات روز جهان فرانوی زبان از مهمترین نمونه‌های ترجمه‌ در دهه‌های گذشته است.

رضا سجادی: در سال 1229 متولد و در سی‌ام آبان ماه 1394 در تهران درگذشت. او پس از پایان تحصیلات مقدماتی خود در مشهد به تهران آمد و وارد دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تهران شد. در سال 1319 با معرفی یکی از دوستانش به مدیران رادیو پهلوی که بعدها رادیو ایران، نام گرفت، در آزمون گویندگی رادیو شرکت کرد و پذیرفته شد. او اولین گوینده و مجری مرد رادیو در ایران بود.

با شعر و ادبیات به خوبی آشنا بود و همین ویژگی او را از دیگر گویندگان برتری می‌داد.

محمود شجاعی: در سال 1321 در شهر اهر آذربایجان شرقی زاده شد و در بیستم مهر ماه سال 1394 در کرج درگذشت. او یکی از نمایندگان و موسسان یکی از گونه‌های شعر موج نو فارسی بود که به «شعر حجم» مشهور است. او در کنار یدالله رویایی، پرویز اسلام‌پور، فریدون رهنما و بیژن الهی و چندین شاعر دیگر، از چهره‌های اصل شعر حجم بودند.

محفل اصلی او و دیگر شاعران این گروه، مجله‌ی ادبی «بارو» بود. «از آبی نفس‌های کوتاه» و «رخ‌های کوچکِ همیشه به سوی» از مجموعه شعرهای اوست.

قدرت‌الله شریفی: در سال 1314 در شهر شیروان متولد و در نوزدهم دی ماه نودوچهار، در روستای زیارت درگذشت. او از کودکی شعر می‌سرود. از اواخر دهه‌ی سی و در طول دهه‌ی چهل و پنجاه شعرهای بسیاری از او در قالب‌های سنتی غزل و رباعی و همچنین شعر نو و سپید در مجله‌های هنری و ادبی گوناگون منتشر می‌شد. از جمله کتاب‌های شعر او می‌توان به «عطش سبز شدن» و «عطری به رنگ سرخ گل ناز» و «باید به گل مجال تنفس داد» اشاره کرد.

شفیق میبدی (میزا حسین زارع ده‌آبادی): او در سال 1303 در شهر میبد متولد شد و در بیست و ششم شهریور 1394 در زادگاهش درگذشت. او از کودکی سخت شیفته‌ی شعر بود. در جوانی به تهران آمد و به محفل شاعران پیوست. آن‌جا بود که با علی خوش دل تهرانی، محمد مسعود «مدیر مجله‌ی مرد امروز» و نیما یوشیج آشنا شد.

از او بیش از بیست هزار بیت شعر کلاسیک و دو مجموعه با نام‌های «ارمغان دوست» و «تحفه‌ی مور» به جا مانده است. هرچند فرصتی فراهم نشد تا بسیاری از اشعارش را منتشر کند.

هاشم شکوهی: در سال 1312 در مشهد متولد و در چهاردهم دی ماه، در همین شهر درگذشت. او از کودکی سرگرم آموزش‌های سنتی مکتب‌خانه‌ای شد. اشعار او مایه‌های مذهبی و اخلاقی داشتند که در قالب‌های گوناگونی مانند غزل و رباعی می‌سرود. بخشی از اشعارش در کتابی به نام «شکوه شغر؛ دفتر اول، منظر دل‌ها» منتشر شد که در میان علاقه‌مندن به شعرهای مذهبی و عارفانه مشتاقان بسیاری دارد.

سعید صدیق: در بیست فروردین 1341 کرمان و در بیست و پنجم دی ماه 1394 در رشت درگذشت. او از نوجوانی شعر می‌سرود و نقاشی می‌کشید و از همه چیز بیشتر کتاب می‌خواند. بعدها با بیژن نجدی و دیگر شاعران و نویسندگان همشهری‌اش آشنا شد و این آشنایی‌ها او را به دنیای حرفه‌ای شاعری و نقد ادبی وارد کرد.

دو دفتر از اشعارش را نیز به نام‌های «بی‌پناهی وطن ندارد» و «من آسمان خودم را سروده‌ام» منتشر کرد  که دومی برنده‌ی سومین جایزه‌ی شعر کارنامه شد و بسیار مورد تقدیر قرار گرفت.

حسین کاوه تفتی: در یازدهم فرودین ماه 1351 در شهر تفت و در بیست و هفتم آذرماه 1394 در همان شهر درگذشت. او از کودکی شعر می‌سرود اما برای یاری خانواده‌اش در گذران زندگی، در کنار تحصیل، شاگردی نیایان زبردست تفت را می‌کرد. اما با این حال هیچ‌گاه شعر را رها نکرد. در میان آشنایان و محافل شاعران به بدیهه‌سرایی می‌پرداخت. گهگاه اشعار طنزی هم با مضمون‌های اجتماعی می‌سرود و در میان گفتارش شعرهای بسیاری، چه سروده‌ی خویش و چه سروده‌ی دیگران، می‌خواند و به همین دلیل همگان هم‌کلامی با او را بسیار می‌پسندیدند.

رحیم معینی کرمانشاهی: در پانزدهم بهمن ماه 1301 در کرمانشاه متولد و در بیست و ششم آبان ماه 1394 در تهران درگذشت. پدرش-کریم معینی- ملقب به سالار معظم از سرشناسان و حاکمان دوره‌ی قاجار بود. او آثارش را با نام خانوادگی‌اش- معینی کرمانشاهی- امضا می‌کرد. از مجموعه شعرهایش می‌توان به «ای شمع‌ها بسوزید»، «خورشید شب» و «خواب نوشین» اشاره کرد. او ترانه‌های بسیاری سروده است که خوانندگان و نوازندگان مشهور دهه‌های چهل و پنجاه- از جمله پرویز یاحقی، داریوش اقبالی، علی تجویدی و حبیب‌الله بدیعی- آهنگ‌هایی براساس آن‌ها خلق کردند که از معروف‌ترین آن‌ها «سنگ خارا»، «سنگ صبور» و «یاد کودکی» و بسیاری ترانه‌های خاطره‌انگیز دیگر را می‌توان نام برد.

اشعار و ترانه‌های او به دلیل تصویرسازی‌های بدیعی که او وارد شعر و ترانه‌ی فارسی معاصر کرد، اهمیت بسیاری دارند و به نوعی سبکی جدید در ترانه سرایی فارسی معاصر به شمار می‌آیند. غیر از این‌ها، سال‌ها در رادیو فعالیت می‌کرد و همچنین در نگارش چندین فیلم‌نامه همکاری کرده بود.

حسن (منصور) ملکی: در هفدهم مهر 1321 در تهران متولد و در بیست و نه شهریور ماه 1394 در تهران درگذشت. او کارش را با دبیری ادبیات در دبیرستان‌های تهران آغاز کرد. از نوجوانی شعر می‌سرود و نقد ادبی و هنری می‌نوشت. مجموعه‌ای از شعرهایش را در دفتری با نام «دو کبوتر کنار پنجره‌ی ما» گردآوری کرد و مجموعه‌ی شاعرانه‌ای از گزیده‌های متون نثر فارسی با نام «تا با توام، همیشه با توام» منتشر کرد. در سال‌های دهه‌ی هفتاد با همکاری همسر موسیقی‌دان و نوازنده‌اش، موسسه‌ی آموزشی خنیا را راه‌اندازی کردند و نوازندگان و موسیقی‌دانان بسیاری را پرورش دادند.

ابولحسن نجفی: در هفتم تیرماه 1308 در نجف زاده شد و در دوم بهمن 1394 در تهران درگذشت. او در دانشگاه تهران زبان فرانسه خواند و پایان نامه‌ای درباره‌ی صادق هدایت به زبان فارسی نوشت، اما مهم‌تر از تحصیل در دانشگاه، استادانی بودند که با آن‌ها آشنا شد؛ پرویز ناتل خانلری، موسی بروخیم و بسیاری دیگر از استادان برگ آن روزگار که شوقی محققانه در او نشاندند. پس از آن، همزمان با تدریس در دبیرستان‌های اصفهان، با چند تن از دوستانش انتشارات نیل را راه‌اندازی کردند که هرچند عمرش کوتاه بود و کتاب‌های اندکی منتشر اما به زودی در میان جامعه‌ی فرهنگی آن روزگار به ناشری کوچک با انتخاب‌های هوشمندانه شناخته شد.

در سال 1338 به پاریس رفت تا در سوربن زبان شناسی بخواند و شش سال پس از آن، هنگامی بازگشت که قرار بود رساله‌ی دکترای خود را با موضوع «ساخت‌های حروف اضافه در زبان فرانسه» زیر نظر آندره مارتینه بنویسد، کاری که بعده ها هیچ‌گاه فرصت انجامش پیدانشد.

زندگی محققانه و بی‌پیرایه‌ی او، به دور از جنجال‌های روشنفکرانه و هیاهوی زمانه بود؛ نه اهل محفل‌نشینی بود و نه اهل مصاحبه. در عوض فقط می‌خواند و تحقیق می‌کرد و می‌نوشت و ترجمه می‌کرد. غیر از این‌ها، تنها دلمشغولی دیگرش عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود که تا پایان عمر ادامه داشت.

آثارش بسیار گوناگون و فراوان‌اند. از تحققیقات زبان‌شناسانه و در زمینه‌ی وزن و عروض شعر فارسی، تا فرهنگ فارسی عامیانه و جستارهایی در ادبیات و البته داستان‌های بسیاری از نویسندگان برگ فرانسوی زبان را به زبان فارسی ترجمه کرده.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار