تابناک کهگیلویه و بویراحمد،تاجگردون چهره ی برجسته و تیتر تمام این روزهای رسانه های استان کهگیلویه وبویراحمد است. به گونه ای که وی را باید حاکم بر رسانه ها شمرد.یکی از فعالان سیاسی با درج یادداشتی به انتقاد از تاجگردون پرداخته است.در این یادداشت موضوع انحصارطلبی تاجگرون مطرح است چیزی که تا الان اصولگرایان به آن متهم بودند.
بر هیچ کس پوشیده نیست که تاجگردون چه تاثیری بر اوضاع فعلی مملکت دارد. جایگاه وی بر حوزه ی اقتصادی کشور کاملا روشن است.چیزی که نگران کننده است،برخی کارهای تاجگردون است که نشان از استفاده ی حداکثری از امکانات و شرایط، بصورتی که غیر قانونی می نماید ،دارد.
تا همین چند وقت گذشته،تاجگردون در مورد علت عدم حضورش در منطقه می گفت : من اهل فاتحه خوانی و سرکشی به مناطق نیستم، بلکه معتقدم باید در مرکز دنبال پول برای تزریق به استان و حوزه ی انتخابیه ام باشم تا طرح ها را به سرانجام برسانم. حال چند مدتیست که گویا تاجگردون تاب اینکه یک روز از استان دور باشد را ندارد.
بهبود گرجی با طرح ایرادات جدی به نماینده مردم باشت و گچساران در مجلس شورای اسلامی او را متهم کرد که به جای جذب نخبگان و بها دادن به افراد توانمند، مریدان و چاپلوسان را دور خود جذب کرده است؛ گرجی گفته است: تاجگردون به دنبال انحصارطلبی فسادآوری است که مردم نباید فریب وعدههای او را بخورند؛ او اتهامات اثبات نشده دیگری را نیز مطرح کرد.
به گزارش نفتانیوز ، بهبود گرجی در یک جلسه هم اندیشی و خودباوری اظهار داشت: بحث من عدالت جغرافیایی است، چرا ما از همه استانهای کشور عقبتر هستیم. آنانیکه فکر میکنند ناجی آمده تا نجاتشان بدهد و پایانی بر محرومیت تاریخیشان باشد. از خودشان بپرسند که چرا ما از همه جای ایران عقبتر هستیم؟
دلیل اصلی عقب افتادگی ما انحصار است، انحصار قدرت، اگر در خانه گرجی باشد فساد میآورد و اگر در خانه تاجگردون باشد فساد میآورد و اگر در هر کانونی انحصار یکه تازی کرد. فساد ایجاد میشود.
وقتی این مسئله دامنه دار شد و ۱۰ سال، ۲۰ سال، ۷۰ سال طول کشید. مثل یک بیماری بدخیم است که به همه جا صراحت میکند. اگر یک نفر از کانون انحصار بیرون بیاید و بگوید من میخواهم خدمت و کار کنم و کدورتها را کنار بگذاریم. پس آن حلقه اطرافیانش چه میشود، این حلقه در این چند سال طوری شکل گرفته و مرتفع شده که محور تعیین میکنند. آن آقایی که میگوید من خوبم و منجی هستم، چانه بزند. باز هم فساد میآورد و این چرخه معکوس تکرار میشود.
منطقه ما توسعه نخواهد یافت. مگر اینکه چشمها باز شود. پس چشمان را بشوریم و و اقعیتها را ببینیم.
مگر میشود یک نفر بتواند این منطقه با این عمق محرومیت نجات بدهد؟ انسان سالم، نیروی انسانی فکری محور توسعه پایداراست. وقتی که این نیروی انسانی نادیده گرفته میشود یک نفر نمیتوان کار بکند
یک عده سالوس و چرب زبان و ضعیف اطراف یک نفر جمع میشوند برای منافع شخصی شان… اینان مدیر نیستند بلکه مرید هستند. وقتی اساس از توان به سمت تمکین برگشت.
بجای اینکه توانمندی در نظر بگیریم. تمکین، اطاعت، و دست بوسی ملاک خواهد شد در این حالت توسعه در کار نخواهد بود. تردید نکنید. میگویند خانه از پای و بست ویران است، خواجه در پی نقش ایوان است.
با نصب روشنایی در معابر و روکش آسفالت، محرومیت مردم از بین نمیرود
مگر میشود با لامپ و روکش آسفالت و رنگ و لعاب محرومیت مردم را از بین برد؟ مگر میشود در قرن ۲۱ که جوانان ما که هر لحظه همه چیز را رصد میکنند آنان را فریب داد؟ مردم ما را عقب نگه داشتهاند و نخبگان را کنار گذاشتهاند و به آدمهای چاپلوس بهاء دادهاند. دست چرب نشان میدهند، مردم فقیر هستند و جوان بیکار دارند. یک عدهای مجبورند بروند آن سمت.
بخاطر اشتغال فرزندانشان و معیشت زندگیشان البته قول و وعده که به شما میدهند پوچ است. میخواهند مردم را نگه دارند. بعنوان ابزار و که کماکان در اقتدار بمانند و حکومت کنند. به هر قیمتی قدرت را در دست داشته باشند. این افراد اگر دلشان به حال مردم میسوختند کنار میرفتند.
شما کجا دیدهاید که به یک نخبه میدان بدهند. در کدام از خانواده شما افرادی نیست که در حد و اندازهها نماینده مجلس باشد؟ هست. والا در تمام خانواده هست. اینا میدان نمیدهند تا دست نبوسی میدان نمیدهند. آیا در نظام اسلامی صلاح است بعد از ۳۵ سال از انقلاب و از دست دادن ۷۰۰ هزار شهید باز برگردیم به سیستم ارباب رعیتی؟ اگر اینطوری است بگذارید بچههای منصورخان بیایند حکومت بکنند. جوانان ما بیدار باشند و در فضای مجازی فعال باشید.
در دو بعد کار انجام میشود یک فتنه که از بالای طراحی میشود که ارکان نظام را در دست بگیرند و گلوگای مالی کشور را بگیرند.
بعد دوم آنست که که اینان سالهای سال است که بر مردم محروم حکومت میکنند و قشر مردم را محروم و عقب نگه داشتند. که بتوانند ارباب باشند.
صلاح مملکت خویش خسرواندانند